به گزارش پارس به نقل از روضه نیوز حجت‌الاسلام حکمی، نوه دختری آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی در برنامه ضیافت شبکه قرآن سیما به بررسی ابعاد مختلف زندگی و شخصیتی این عالم بزرگ پرداخت. متن زیر بخشی از سخنان وی است.   بدون عکس

سه خصلت داشتن هوش زیاد، حفظ مطالب حتی با گذشت زمان و همچنین نوآوری، در شخصیت آیت‌الله خویی بسیار بارز بود. حاج سید عبدالعزیز طباطبایی از شاگردان و ملازمین آقا بودند. وی بیان می‌داشتند آیت‌الله خویی در زمانی که بیش از 16 سال نداشتند یک روز در حرم امیرالمؤمنین(ع) "صاحب عروه" ، آسید محمد کاظم یزدی را می بیننند  و از ایشان راجع به مطلبی سؤال می‌کنند، آسید محمد کاظم یزدی پاسخ آیت‌الله خویی را می‌دهند اما آیت‌الله خویی به وی می‌گویند که پاسخ شما در کتاب چیز دیگری است. آسید کاظم یزدی تعجب می‌کنند و می‌گویند باید به کتاب خود مراجعه کنم، وی بعد از رجوع به کتاب، به پدر آیت‌الله خویی می‌گویند که حق با پسر شما بوده است و سپس اضافه می‌کنند که باید قدر ایشان را دانست زیرا آینده درخشانی دارد.
سید علی اکبر خویی پدر آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی نیز عالمی بسیار بزرگ بودند. بنابراین ایشان نزد پدر بزرگوار خود دروسی مانند ادبیات را یاد می‌گیرند.
محقق اصفهانی و میرزای نائینی از جمله استادان آیت‌الله سید ابوالقاسمی خویی بودند که در حقیقت تا پایان عمر این دو بزرگوار نیز در کنار و ملازم آنان بودند.
در سن 70 سالگی حافظ کل قرآن شد
یک خصلت بارز دیگر ایشان استفاده از وقت بود به طوری که مادر تعریف می‌کردند که آیت‌الله خویی اگر بر سر سفره می‌نشستند و غذا کمی دیرتر آماده می‌شد زمان را از دست نمی‌دادند و لقمه‌ای نان را در جیب خود می‌گذاشتند و برای درس بعدی آماده می‌شدند.
پدربزرگ در فاصله نجف و کوفه که روزانه تردد داشتند به حفظ قرآن، آن هم در سن 70 سالگی ‌پرداختند. در حقیقت این عالم بزرگوار در سن 70 سالگی شروع به حفظ قرآن کردند و در نهایت نیز حافظ کل قرآن شدند.
موقع وضو گرفتن هم قرآن گوش می‌دادند
آیت‌الله خویی موقع وضو گرفتن نیز قرآن گوش می‌دادند، در آن زمان یکی از قاریان خوب که پدربزرگ صوت وی را گوش می‌دادند، محمود خلیل الحصری بود. ایشان یک بار که ترتیل محمود خلیل را گوش می‌کنند متوجه سه خطای تجویدی وی شدند و به او نامه می‌نویسند، وی نیز پس از خواندن نامه جواب پدر بزرگ را داده و خطاهای خود را می پذیرند.
در یکی از سفرهای مشهد که بنده هم در خدمتشان بودم، آیت‌الله خویی برای 15 دقیقه استراحت کردند، و سر 15 دقیقه از خواب برخاستند. خادم می‌گفتند که آقا هر روز سر 15 دقیقه از خواب بلند می‌شوند و پس از آن بسیار پرانرژی هستند و همین 15 دقیقه برای بانشاط بودن ایشان در ادامه دادن فعالیت‌ها کافی است.
ایشان در بحث و درس بسیار پرتلاش بودند به طوری که حتی در گرمای تابستان نجف نیز حاضر به تعطیل کردن درس خود نبودند و در سرداب‌ها کلاس خود را تشکیل می‌دادند.
آیت‌الله خویی مانند استخوانی در گلوی بعث بود
از موارد دیگر در ابعاد شخصیتی ایشان، شهامت و استقامت ایشان است، وجود آیت‌الله خویی در فضای خفقان آن زمان عراق مانند استخوانی در گلوی بعث بود.
بنابراین تا می‌توانستند به اذیت و آزار ایشان می‌پرداختند، ترور اطرافیان ایشان ترفند دیگری برای آزار دادن آیت‌الله خویی بود که در نهایت نیز در قضییه انتفاضه شعبانیه، یکی از فرزندان ایشان(آسید ابراهیم خویی) و همچنین 11 تن دیگر از اعضا خانواده‌شان به همراه داماد ایشان مفقود شدند و تا زمان صدام نیز امید به بازگشت این عزیزان داشتند که بعد از آن این عزیزان را در گورهای دسته جمعی پیدا کردند.
دولت عراق فشارهای زیادی را بر آیت‌الله سید خویی وارد کردند تا امضایی از طرف ایشان بر ضد جمهوری اسلامی داشته باشند اما آقا در این فضا استقامت کردند و حاضر نشدند هیچ برگه‌ای را بر ضد انقلاب اسلامی امضا کنند.
هر چه دارم از صله رحم است
احترام ویژه به همسر از دیگر خصوصیات مهم ایشان بود، به طوری که بیان می‌داشتند که اگر می‌شد در کتابم می‌نوشتم که اگر خویی، خویی شد به خاطر زحمات همسرش بود اما حیف که از جهت عرف چندان مورد پسند نیست.
پایبندی به صله رحم آن هم در ماه رمضان از دیگر مواردی بود که به شدت برایشان مهم بود و می‌گفتند من هر چه دارم از صله رحم است.
تواضع، راستگویی و ابتدا سلام کردن حتی به کوچکترهای خود نیز از دیگر ویژگی‌هایشان بود. تواضع ایشان به حدی زیاد بود که دکتر تیجانی که اهل سنت بود نیز بعد از دیدار و مناظره با ایشان در نجف به این خصلت آیت‌الله سید خویی اشاره کرده بود و تعجب خود از این همه تواضع را در کتابش بازگو کرده بود.
لازم به ذکر است که سری دوم برنامه ضیافت، ویژه برنامه افطار برای دومین سال متوالی هر روز با هدف بررسی شخصیت و زندگی یک عالم بزرگ از شبکه قرآن سیما پخش می‌شود.