پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مصطفی عابدی- وقتي كه در يكي از گروه‌هاي وايبري يا مشابه آن قرار داريم، نقد ديگران اعم از دولت يا افرادي كه گمان مي‌كنيم در آن گروه نيستند، به سهولت انجام مي‌شود، حتي برخي از افراد هم كه نسبت به اين نقدها اعتراض دارند، سكوت پيشه مي‌كنند، چراكه ممكن است به راحتي مورد اتهام واقع شوند يا به قول معروف؛ اگر سري را كه درد نمي‌كند، دستمال نمي‌بندند، او هم دليلي ندارد كه معترض شود. ولي اين شبكه‌ها درحال نشان دادن وجود رفتارهاي غيرمسئول در ميان شهروندان است. 

یک نمونه این كه بيشترين انتقادها را نسبت به ديگران انجام مي‌دهيم، ولي وقتي كه نوبت به خودمان مي‌رسد، از کوره در مي‌رويم. همچنین اين شبكه‌ها امكان اظهارنظر و اشاعه خبر را فراهم كرده است، ولي وقتي كه خوب نگاه مي‌كنيم، برخي از خبرها بسيار يك‌سويه و غيرمنصفانه و برخي نيز غيرمسئولانه و حتي نادرست است. خبرهايي كه اگر كمي درباره آنها تأمل كنيم به نادرستي آن پي مي‌بريم. اجازه دهيد مثالي بزنم. چند روز پيش خبري به اين مضمون در برخي از شبكه‌ها پخش شد:

«اگر کسی رو میشناسین که به سرطان دچار می‌باشد و در تأمین هزینه دارویی خود مشکل دارد لطف کنید ایشان را به همراه مدارک پزشکی و فاکتور خرید دارو به اینجانب .... از شیراز معرفی کنید. تلفن ۰۹۳٠٠٠٠٠٠٠٠ لطفا این پیام را در گروه‌های دیگر هم نشر دهید شاید همین الان کسی به خاطر مضیقه مالی با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند.» 

كساني كه اين خبر را بازنشر کردند، حتما قصد خیر داشته‌اند و در مواردي كه منتشر‌کننده خبر را مي‌شناختم افراد با استعداد و حتي بالاتر از ميانسال و تحصيلكرده بودند، ولي اصلاً به خود اين زحمت را ندادند كه اندكي فكر كنند، آيا ممكن است اين خبر دروغ باشد؟ اگر بلي آن صاحب تلفن چه گناهي كرده كه بازيچه دست يك جاعل خبر شود؟ اگر خبر نادرست است، چرا بايد يك عده را كه نياز دارند وارد يك فرآيند دروغ كنيم و بر ناراحتي آنان بيفزاييم؟ آيا انتشار چنين خبر دروغي مردم را به امور خيريه بدبين نمي‌كند؟ خب حتماً خواهند گفت و اگر خبر راست باشد انتشارش كار خوبي است؟ بله اگر راست باشد، مشروط بر اينكه اطمينان داشته باشيد ولي يك عقل سليم مي‌داند كه صحت این خبر دور از ذهن است. چرا؟ چون كافي است شما خودتان را جاي چنين فرد خيّري قرار دهيد. آيا از اين طريق به مردم كمك خواهيد كرد؟ اگر از ٥٠٠هزار نفري كه دچار اين بيماري هستند فقط  ١٠درصد آنان بخواهند نياز دارويي خود را از اين طريق تأمين كنند، آيا مي‌دانيد چه رقم سرسام‌آوري خواهد شد؟ آيا مي‌دانيد هزينه يك دوره داروهاي شيمي‌درماني چقدر است؟ اين رقم به بالاي ‌هزار ميليارد تومان خواهد رسيد؟ اگر كسي اين مقدار يا حتي يك صدم اين مقدار را بخواهد كمك كند، از طريق وايبر و تلفن همراه كمك مي‌كند؟ اين همه موسسات خيريه و با حساب و كتاب هست حتماً از آن طريق كمك مي‌كند. 

به علاوه فرض كنيم بخواهد اين كار را انجام دهد، آيا از روي فاكتور و اينطور چيزها مي‌توان به درستي ادعای وی پي برد؟ حتی براي خريدن اين داروها از داروخانه بايد كلي مدرك داشته باشيد و از سوی کارشناسان بررسی می‌شود، و در سايت ثبت مي‌شود، چطور ممكن است كسي همين طوري به ديگران پول بدهد، آن هم در اين حد كلان؟ همه اينها نشان مي‌دهد كه در نقل خبر، كمتر فكر مي‌كنيم يا شايد اصلاً فكر نكنيم و البته اين ويژگي در همه اظهارنظرات هست.

فرد ديگري در اين شبكه‌ها مي‌نويسد كه از فلان پرستار يا پزشك معتمد شنيده كه اگر فلان داروي دل درد را روي زخم بستر بريزيد به سرعت زخم‌ها خوب مي‌شود! من نمي‌دانم درست است يا نادرست، ولي اين فرد حق ندارد كه در يك محيط عمومي دستوري پزشكي صادر كند، چون اگر نادرست باشد و كسي انجام دهد، مسئوليت متوجه او هم هست، هرچند هيچ آدم عاقلي نبايد به اين دستورات توجه كند. 

انواع و اقسام اظهارات و توصيه‌هاي غيركارشناسي درباره بهداشت، روابط بين‌الملل، اقتصاد و جامعه و... به وفور طرح مي‌شود و از همه بدتر اخبار دروغ و ساختگي از همه نوع آن در كنار اخبار واقعي درج مي‌شود، و به نظر مي‌رسد كه كمتر توجهي به نتايج ويرانگر آنها مي‌شود. 

اگر سانسور بد است كه بد است، به دليل جلوگيري از انتشار اخبار واقعي و نظرات افراد مسئول است، ولي الآن با پديده‌اي مواجه هستيم كه اخبار نادرست را نشر مي‌دهد، اخبار نادرستي كه متاسفانه كسي هم در جهت اصلاح آنها اقدام نمي‌كند برخي از افراد نيز متوجه شده‌اند كه چگونه از اين فضاي غيرمسئول سوءاستفاده كنند و با نشر اخبار نادرست و قلب واقعيت، اهداف شخصي خود را پيش ببرند. این پرسش هم جدی است که چرا در برابر اخبار منتشره در فضاهای مجازی منفعل هستیم و واکنش مناسب را نشان نمی‌دهیم درحالی‌که نسبت به اخبار رسانه‌های رسمی بسیار حساس و حتی سخت‌گیر هستیم. 

در هر حال وضعيت اين شبكه‌ها يك خوبي هم دارد و اينكه همه متوجه مي‌شوند آزادي بايد با مسئوليت همراه باشد و چنين نيست كه به همراه آزادي مي‌توان هر سخني و هر خبري را منتشر كرد بدون آنكه مسئوليتي متوجه ما باشد. آزادي بدون پذيرش مسئوليت بيان و رفتار، نوعي هرج و مرج است كه در نهايت مردم را نسبت به آن بدبين و منزجر مي‌كند.