پايگاه خبري تحليلي «پارس»- سارا سروش- ساعت هايي که کِش مي‌آيند، روزهايي که بلند هستند و هفته هايي که سخت و به جان کَندن مي‌گذرند...؛ بعضي اوقات هم آن قدر گرفتار مي‌شويم که فراموش مي‌کنيم چطور روزمان شب مي‌شود. اما آخر هفته هم آن قدر خسته‌ايم که دوست داريم از چهار ديواري خانه پيله‌اي‌ بسازيم براي خواب و خميازه؛ جمعه را هم بچسبانيم سَر ديگر روزهاي هفته و همين مي‌شود که وقتي يکي حالمان را مي‌پرسد و ضميمه اش مي‌گويد: «اوضاع خوبه؟» ، آهي مي‌کشيم و پاسخ مي‌دهيم:نه بابا! همه ش گرفتاريه...

اما اگر اين خستگي هميشگي را ببريم پيش عاقل مرد يا زني، به ما مي‌گويد: «فراغت» نداري و معني اين حرفش اين است که؛ «زندگي نمي‌کنيم»، چون اگر قرار به زنده بودن و زندگي کردن باشد، استراحت و فراغت و همچنين انجام امور روزمره و کار بايد زمان خاص و ويژه خودش را داشته باشد.

اما حالا که درد را يافته‌ايم، درمان را هم مي‌دانيم، تازه دردسر تامين اين درمان شروع مي‌شود. تازه بايد فکر کنيم به اينکه؛«اوقات فراغت خود را چگونه بگذرانيم؟»

بحران اوقات فراغت ايرانيان نه از بابت فراهم نشدن وقتي براي استراحت يا اشتغال به سرگرمي‌هاي‌ سالم که به واسطه نداشتن تعريفي از همين سرگرمي سالم است.

براي همين است که وقتي از تفريح صحبت مي‌شود، بسياري مي‌گويند: «اي بابا با کدوم پول؟!» اما پرونده پيش رو با «معرفي سرگرمي‌هاي‌ سالم و ارزان»، به نوعي بحران فراغت جويي ايرانيان را بررسي کرده است.

خلق لحظات خوش با هزينه‌اندک؛ اما چگونه؟!
اگر خاطرتان باشد پيشتر درباره بعضي از سرگرمي‌هاي‌ گرانقيمت نوشته بوديم با اين تاکيد که آن‌ها باب دندان افرادي است که جيبشان به قواره هزينه اين سرگرمي ها، سنگين است، اما آن سوي اين کفه بايد از سرگرمي‌ها و فراغت هايي نوشت که چرک کف دست در انجام آن‌ها نقش کمتري ايفا مي‌کند.به راستي جستن و نوشتن اين سرگرمي‌ها کار دشواري بود، چرا که بعضي از سرگرمي‌هاي‌ ارزان هم اگر حواسمان نباشد، مي‌تواند برايمان گران تمام شود. اگر شما هم پيشنهادي داشتيد که مايل بوديد به اين فهرست افزوده شود، حتما آن‌ها را براي ما به 2000999 پيامک کنيد.

کمي ورزش، کمي تفريح
* بسياري از شهرها گروه‌هاي‌ کوهنوردي دارند که همه هزينه همراهي شما با آن‌ها پرداختن يک مرحله بهاي عضويت است. فضاي خانوادگي اين گروه‌ها باعث مي‌شود تا اعضا با احساس امنيت کافي، همراه آن‌ها شوند. اين گروه‌ها در روزهاي پاياني هفته به ارتفاعات صعود مي‌کنند و در چند گروه، مسير و سرعت حرکتشان را تنظيم مي‌کنند تا اعضاي تازه کار نيز بتوانند، با توجه به آمادگي شان، آن‌ها را همراهي کنند. بر فراز کوه نيز دعاهايي قرائت مي‌شود. همه هزينه براي شما يک کفش مناسب و يک کوله با آذوقه مناسب است. شناسايي اين گروه‌ها کار آساني است و با يک پرس و جوي ساده مي‌توانيد عضو آن‌ها شويد.

* منظورمان از پياده روي، پاساژگردي و خيابان گردي نيست، منظور يک ورزش هدفدار هم براي جسم و هم براي روح است اما چه خوب که گروهي از دوستان را هم با خود همراه کنيد. همين که گرم صحبت شويد، مسافت از يادتان مي‌رود، يکهو مي‌بينيد چند کيلومتر راه رفته‌ايد اما متوجه نشده‌ايد. ورزش‌هاي‌ دوستانه و دسته جمعي به پياده روي خلاصه نمي‌شود. بدمينتون، پينگ پنگ و... در يک محيط مناسب مثل پارک، مي‌توانند اوقات شما را به بهترين وجه پُر کنند.

* شهرداري براي مجتمع‌هاي‌ بزرگ و آپارتماني خدمات ورزش ويژه بانوان ارائه مي‌کند، يعني کافي است گروهي از ساکنان يک مجتمع بزرگ مسکوني درخواست برگزاري کلاس ورزش شان را به شهرداري ناحيه شان ارائه کنند تا پارکينگ آن مجتمع در صورت مناسب بودن فضايش، در ازاي يک مبلغ ناچيز به کلاس ورزشي تبديل شود.

* برخي مراکز ورزشي هم تخفيف‌هاي‌ ويژه‌اي‌ دارند براي افرادي که به صورت گروهي به آن‌ اماکن مراجعه مي‌کنند. مثلا به ازاي هر سه مراجعه کننده، نفر چهارم جمع به صورت رايگان پذيرفته مي‌شود. با استفاده از بن‌ها و کارت‌هاي‌ تخفيف هم مي‌توانيد با هزينه کمتري، از برخي مراکز ورزشي و آبي استفاده کنيد و عملا هزينه‌ها بين شما و دوستانتان تقسيم شود. هزينه اجاره يک شب سالن ورزشي هم اگر ميان يک گروه 10نفره يا بيشتر تقسيم و به اصطلاح سرشکن شود، جيب‌ها هم کمتر تحت فشار قرار مي‌گيرد.

گروه بسازيد
يکي از بهترين تفريحات براي شما مي‌تواند ساختن يک گروه متناسب با علايقتان باشد. اگر عاشق شعر و ادبيات هستيد، گروهي از ادبا و شعراي حرفه‌اي‌ و نوآموز تشکيل دهيد. اصلا «علاقه» هم منهاي مهارت کافي است تا فردي را عضو اين گروه کنيد. داستان بخوانيد، نقد کنيد، بنويسيد و نقد بشويد. اگر عشق خودرو هستيد، باشگاهي راه بيندازيد از علاقه مندان به خودرو...، خلاصه هر موضوع مشترکي که باعث مي‌شود يک جمع دوستانه گردهم بيايند و غيبت از حرف هايشان حذف شود، مي‌تواند بهانه تشکيل يک گروه باشد.

* علاقه مندان به فوتبال و فيلم‌هاي‌ کلاسيک هم مي‌توانند با دانلود کردن تصاوير بازي‌هاي‌ قديمي يا تهيه فيلم‌هاي‌ کلاسيک دنيا، برنامه دورهم نشيني شان را به تماشا، بحث و تحليل درباره آن‌ها اختصاص دهند.

* اين وسط يادتان نرود که کار خير هم موضوع خوبي براي دور هم جمع شدن است. با تشکيل يک گروه خيريه کوچک، حتي اگر موفق به جمع آوري کمترين کمک براي افراد نيازمند يا دردمند شود، تک تک اعضاي آن به نشاط روحي دست پيدا مي‌کنند و اوقات فراغتشان هم معناي ارزشمندي مي‌گيرد. (تبصره: کار خير کردن اصولي دارد که نبايد ناديده گرفته شود.)

* دورهم نشيني‌ها و برنامه‌هاي‌ گروهي تان را به رنگ و لعاب تجملات آلوده نکنيد زيرا ممکن است همين امر باعث پراکنده شدن اعضا شود. ترجيحا اوقات فراغت مشترک را شناسايي کنيد. اين وقت‌ها نبايد مصادف با بهترين ساعاتي باشد که اعضاي خانواده باهم مي‌گذرانند؛ در غير اين صورت دوستان شما تنها به واسطه رودربايستي در جمع گروهي تان حاضر مي‌شوند.

* همکلاسي‌هاي‌ قديمي، هم خدمتي‌هاي‌ سابق، همکاران پيشين و... مي‌توانند اعضاي گروهي باشند که مثلا به مناسبت تولد همديگر دور هم جمع مي‌شوند يا دوره‌هاي‌ ماهانه برگزار مي‌کنند. خلاصه اينکه ارتباطتان با آدم‌هاي‌ قديمي زندگي تان را به لاين، وايبر، تلگرام و ... خلاصه نکنيد.

* چه خوب است که تمهيدات يک برنامه مذهبي را هم براي خودمان و دوستانمان فراهم کنيم. يعني با دقت و تحقيق، يک جلسه ختم انعام، يک دوره تفسير و مفاهيم قرآن، يک مجلس قرائت کلام ا... ، يک برنامه گروهي زيارت اماکن متبرکه و خلاصه هر جلسه مذهبي را که متناسب با روحياتمان باشد، انتخاب کنيم تا فشارهاي روحي و غمي که به دلمان افتاده است، با مناجات و راز و نياز با خداوند، برطرف شود.

بازي کنيد
بازي‌هاي‌ قديمي و نوستالژيک، حال و هواي فراغتمان را دگرگون خواهد کرد، يک قل دوقل، پانتوميم، منچ و مارپله، 20سوالي، نقطه بازي، اسم- فاميل و... نمونه‌اي‌ از بازي هايي است که حتما مورد استقبال قرار مي‌گيرد.

اگر حياط يا محوطه‌اي‌ باشد که بتوان در آن جست و خيز کرد، دامنه اين بازي‌ها گسترده تر مي‌شود و از هفت سنگ تا وسطي را مي‌توان به جمع سرگرمي‌ها افزود. چه خوب است که فقط بچه‌ها بازي نکنند و بزرگ ترها هم به جمع بازيکنان بپيوندند تا لذت آن نصيب همه شود.

«پاساژگردي» محصول نداشتن زيرساخت‌هاي‌ فراغتي در جامعه است
يک جامعه شناس معتقد است که عادت هايي نظير پاساژگردي و خيابان گردي که به نوعي راه رفتن بي هدف براي وقت گذراني تلقي مي‌شود، در حقيقت به واسطه نبود زيرساخت‌هاي‌ فراغتي مناسب و مطلوب در جامعه، رخ مي‌دهد و اين عادت از باب نقايصي که در تعاريف ايرانيان از فراغت و سرگرمي وجود دارد، رواج يافته است.

محمد حسن شربتيان عنوان مي‌کند: اين رفتار بستر آسيب مي‌شود چون فرد از پرسه زني خود نتيجه‌اي‌ کسب نکرده و در حقيقت سرگرمي او بهره‌اي‌ براي او نداشته است.او هشدار مي‌دهد: بعضا انتقادهايي در زمينه بحث فراغت و نحوه گذران آن مطرح مي‌شود اما تا زماني که بستر فراهم نشده است و امکانات به قواره نياز مردم نيست، نمي‌توان توقع داشت که افراد از عادت‌هاي‌ ولو آسيب زايشان به سادگي دست بکشند. بلکه، بايد امکانات را به بهترين وجه فراهم کرد.

به عقيده اين عضو هيئت علمي دانشگاه، گران بودن کالاهاي فراغتي دليل ديگري است که باعث مي‌شود افراد اولين گزينه هايي را که براي سرگرمي پيش رويشان قرار مي‌گيرد، انتخاب کنند.وي تاکيد مي‌کند: متاسفانه شاهديم در جامعه ما آن بستري که مي‌تواند فرصت يک تفريح و سرگرمي ارزان باشد، در اختيار افرادي است که آن را به بهايي گزاف در اختيار مردم قرار مي‌دهند؛ حالا تصور کنيد در جامعه‌اي‌ که اهميت فراغت به‌اندازه کار مورد توجه نيست، چند نفر حاضرند اين هزينه را پرداخت کنند؟

او از والدين مي‌خواهد که زمينه تفريح را با حوصله و با مشورت فرزندانشان براي کل خانواده فراهم کنند تا اسباب دلزدگي و جدايي ميان اعضا نشود.

وقتي حضور در لمکده‌ها مي‌شود تفريح!
«در ساختار و بدنه شهرها فضا و بستر مديريت فراغت فراهم نشده است، پس گزينه‌هاي‌ چنداني براي انتخاب والدين و جوانان درزمينه نحوه گذران اوقات فراغت وجود ندارد.»

اين مطلب را دکتر غلامرضا حسني جامعه شناس و عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي مشهد در گفت وگو با زندگي سلام بيان مي‌کند و مي‌گويد: تعريفي شفاف از فراغت نداريم، يعني آنچنان برداشت هايمان از تفريح و سرگرمي محدود و سطحي است که در نهايت آنچه انجام مي‌دهيم، تبديل مي‌شود به يک خستگي و ملال بيشتر براي ساعات پيش رويمان. يعني خودمان را با کارهايي سرگرم مي‌کنيم که ما را فرسوده مي‌کند.

او عنوان مي‌کند: يک گسست و شکاف مهمي ميان تعريفي که پدر و مادرها از تفريح از نوع سنتي آن دارند با نوع مدرن آن وجود دارد و همين شکل و ساختار مدرن موجود چون براي جامعه بازتعريف نشده است؛ در عمل به صورت ناقص اجرايي مي‌شود و به سردرگمي خانواده‌ها مي‌انجامد.

اين محقق مسائل اجتماعي، بازتاب اين نقيصه را در تعاريف موجود اين گونه توضيح مي‌دهد: همين گسستي که ميان تعريف ما از فراغت مدرن و سنتي وجود دارد، باعث مي‌شود تا فرزندانمان را در معرض سرگرمي هايي قرار دهيم که بعدها خود بستر آسيب زايي مي‌شود.

او ادامه مي‌دهد:همين برداشت نادرست ما از ساختار تفريحات و سرگرمي‌هاي‌ مدرن باعث شده است تا اين موارد به شدت شخصي و فردي شود و آن جامعه پذيري که در پس اين وقت گذراني‌ها انتظار مي‌رود، محقق نشود.

حسني در ادامه صحبت هايش فضاهاي فراغتي موجود در جامعه را نقد مي‌کند و مي‌گويد: براي گذراندن فراغت، لمکده ساخته مي‌شود اما ماجرا صرفا به نشستن و گپ زدن خلاصه نمي‌شود و مسائل ديگري نيز در اين لمکده‌ها رخ مي‌دهد که اين بستر آسيب مي‌شود. درباره محيط هايي که مي‌توان در آن اوقاتي را به فراغت گذراند، مثل پارک ها، فضاهاي ورزشي، محيط‌هاي‌ عمومي و ... هم شرايط مشابه است، يعني فضا فراهم شده‌اما ۱۰۰ درصد ايمن نيست و بسياري از خانواده‌ها از حضور فرزندانشان در آن اکراه دارند و از استفاده از چنين فضايي سَر باز مي‌زنند.

به اعتقاد اين کارشناس، محدود بودن تعاريف جامعه و بسترهاي فراغتي باعث شده است تا افراد خود از سر ناچاري دست به انتخاب بزنند که روابط اينترنتي، تماشاي ماهواره، وقت گذراني در شبکه‌هاي‌ اجتماعي و... از جمله اين گريزهاي ناگزير است.

او اگرچه موافق مديريت فرادستي و دولتي بر امر فراغت نيست اما تاکيد مي‌کند که فضاهاي اجتماعي و شهري که ساخته مي‌شود، ماهيتا بايد به فراهم آوري يک سرگرمي سالم براي افراد ترجيحا با يک ساختار جمعي، دوستانه و يا خانوادگي کمک کند.