- در حکم انتصاب قائم‌مقام رئیس سازمان صداوسیما در امور فناوری آمده است:

 "از آنجا که استفاده از ظرفیت‌های داخل و خارج سازمان در زمینه تولید و ارائه خدمات و محتوا در حوزه رسانه‌های نوین، نیازمند تشکیل نهاد تنظیم مقررات مناسب است، ضروری است با تفکیک وظایف حاکمیتی از ماموریت‌های قابل برون‌سپاری و با استفاده از ظرفیت کارشناسی نخبگان و صاحبنظران و هماهنگی با اینجانب نسبت به تشکیل «نهاد تنظیم مقررات جامع ارائه خدمات صوت و تصویر فراگیر در رسانه‌های نوین» اقدام کنید تا ضمن حضور مبتکرانه، فعال و اثربخش، نظارت موثری بر ارائه این خدمات در فضای مجازی کشور صورت پذیرد."

سه سال پیش در مجلس، نمایندگان طرحی را تحت عنوان طرح اداره سازمان صدواسیما مطرح کردند که برخی از مفاد حکم فوق را در برداشت. از آنجا که این طرح خلاف قانون اساسی و بنوعی تداخل در وظایف حاکمیتی وزارتخانه های ارتباطات و فناوری اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی و امور خارجه بود، به جایی نرسید.

صدا و سیما دستگاه متصدی است و نه متولی و بنابراین نه‌تنها صدور مجوز توسط آن سازمان در هیچ موردی محلی از اعراب ندارد، بلکه سازمان مزبور مکلف است برای فعالیت‌های رادیو و تلویزیونی خود از ضوابط و مقررات دستگاه‌های حاکمیتی از قبیل وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تمکین کند.

سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تنها یکی از بهره‌برداران حوزه تحت تولی دستگاه‌های حاکمیتی است و بدیهی است که تمکین نکردن آن سازمان از حاکمیت دستگاه مربوط، موجب هرج و مرج در کشور و تضییع حق سایر بهره‌برداران خواهد شد.

تصدی‌گری سازمان صدا و سیما در حوزه‌های خارج از پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیونی علاوه بر آنکه مخالف صریح سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی است و سازمان را از انجام وظیفه اصلی دور می‌کند، تولی‌گری دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط را نیز به چالش کشیده و اعمال حاکمیت و سامان‌دهی حوزه ورود آن سازمان را مختل می‌کند چرا که سازمان صدا و سیما اغلب خود را ملزم به اخذ مجوز قانونی و رعایت ضوابط و مقررات فعالیت در آن حوزه ندانسته و بدتر از همه با جلب مشارکت اشخاص ثالث و فعالیت فراقانونی مشارکت ایجاد ‌شده، عملا مفری برای فرار از اعمال نظارت قانونی دستگاه ذی‌ربط ایجاد می‌کند.

متاسفانه، تفکر انحصارگرایی درذهن مدیران صداوسیما ریشه دوانده است و حتی با جابجایی مدیران ارشد این سازمان، این فرهنگ از دل این ساختار بیرون نمی رود.

همان تفکری که منجر به بوروکراسی شدید و سنگین شدن این سازمان و عدم چالاکی  در برابر پیشرفت سایر رقبا در این عرصه شده است.

یادمان باشد که تا سال 2020 دیگر بحثی تحت عنوان فرستنده های تلویزیونی در فرهنگ ارتباطات وجود ندارد و همه تولیدات تلویزیونی بر بستر IP بدست مصرف کننده می رسد.

صداوسیما اگر با این فرمان پیش رود، دیگر چیزی به معنای انحصار در تولید و پخش تلویزیونی برایش معنا نخواهد داشت ولو اینکه بخواهد با نهادسازی های فراقانونی خود را بر امواج فناوری ها سوار ببیند. البته هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و فناوری مسیر خود را هموارتر می کند !

حتما مدیران صداوسیما می دانند که اکنون روزی است که شما با یک گوشی هوشمند و با استفاده از بستر اینترنت می توانید شبکه های تلویزیونی مورد نظر خود  در اقصی نقاط دنیا را به راحتی تماشا کنید ! 

امید که در استفاده ازاین نوع  سرویس های جدید مثل IPTV، انها  به جای مقاومت ! لذت ببرند.