«شبکه مویرگی انتقال پیام» را جدی بگیریم

1- ماجرای واکنش‎ها به مرگ مرتضا پاشایی که در نهایت به برگزاری یک تشییع پر جمعیت برای این خواننده معمولی پاپ شد، به عنوان یک پدیده اجتماعی، خیلی از ذهن‎ها را به خود مشغول کرده است. اینکه این پدیده چگونه تبیین می‎شود و علل شکل گرفتن آن چگونه تحلیل می‎شود، این روزها موضوع گفتگو خیلی از افراد جامعه از نخبه و دانشگاهی تا مردم کوچه و بازار است. اما به نظر می‎ رسد اینکه اعتقاد داشته باشیم این واکنش‎ها «خود جوش» بوده و یا اینکه به صورتی «مدیریت شده» به یک موج اجتماعی مبدل شده ، قطعا در تبیین این پدیده و البته استخراج برخی قواعد برای امواج مشابهی که احتمالا در سال‎های پیش رو بصورت گسترده با آن روبرو خواهیم بود، کمک بزرگی می‎کند.

2- معتقد نیستم که واکنش‎ها به مرگ مرتضا پاشایی، یک «پدیده خودجوش اجتماعی» بوده است. این را ناظر به ویژگی‎های شخصی مرتضا پاشایی می‎گویم. پاشایی یک خواننده معمولی پاپ است، خواننده‎ای مثل علیزاده، لهراسبی، صفوی و ... او قطعا مثل شادمهرعقیلی و یا محسن چاووشی، یک ستاره محبوب و اصطلاحا پاپیولار نبود و استقبال از کارهایش در حد کارهای معمولی پاپی بوده که در این سال‎ها و با موج دوم موسیقی پاپ در کشور رواج پیدا کرده و به کمک رسانه ملی، شنیده شده و به شهرت رسیده است.

پس ویژگی‎های خاص موسیقی پاشایی نمی‎تواند او را به محبوبیتی در این حد رسانده باشد. شاید نحوه مرگ او و مظلومیتی که در مبارزه با سرطان برای او ایجاد شد هم در احساس ترحم و همدردی موثر بوده باشد، اما نمونه‎های مشابه زیادی بوده است که این سال‎ها در مظلومیت جدال با سرطان جان باخته‎اند و این چنین احساسی را برنیانگیخته‎اند. پس ماجرا چیست!؟

3- شاید همین دو سه دلیل کافی باشد تا واکنش‎ها به مرگ مرتضا پاشایی را یک «حرکت مدیریت شده» بدانیم که موفق به موج سازی اجتماعی شده و بخشی از مردم را نیز با خود همراه کرده است.

سال‎هاست که نظریه‎پردازان حوزه «مد» به دنبال تبیین چرایی و چگونگی فراگیر شدن یک مد در جامعه هستند. اینکه اولا چگونه یک مد در جامعه « نشر» پیدا می‎کند و ثانیا چرا جامعه به آن اقبال نشان می‎دهد، چه برای آنهایی که می‎خواستند محصولی را در قالب مد روز به جامعه تحمیل کنند، چه آنها که می خواسته‎اند با این تحمیل مقابله کنند و جامعه را در مقابل مد واکسینه کنند، پاسخ به این دو سوال بسیار مهم بوده است و البته برخی هم برای پاسخ به پرسش  اول یعنی چگونگی نشر یک مد، به نظریه‎های بازاریابی و نحوه رسیدن یک کالا به دست جزئی‎ترین مشتری متوسل شده‎اند. حالا اگر در همین نظریه «نشر مد»، بجای اینکه به چگونگی فراگیر شدن یک نوع پوشش بپردازیم، به دنبال آن باشیم که بدانیم «یک پیام و یا مفهوم» چگونه به پایین‎ترین لایه‎های اجتماع می‎رسد، ماجرا جذاب‎تر می‎شود. 

4- به نظرم یک شبکه انتقال پیام در کشور در حال شکل‎گیری است که در نظریه‎های بازاریابی و نظریه‎های انتشار مد، به آن «شیوه انتقال مویرگی» اطلاق می‎شود و ما در این بحث اسم آنرا «شبکه مویرگی انتقال پیام» می‎گذاریم. از یکسال و نیم پیش به وضوح تلاش برای شکل دادن به این «شبکه مویرگی انتقال پیام» را شاهد هستیم که البته با تکیه بر زیرساخت جدید اپلیکیشن‎های ارتباطی گوشی‎های همراه به دنبال گسترش خود در لایه‎های زیرین جامعه است.

در یک سال و نیم اخیر همه تلاش طراحان این «شبکه مویرگی انتقال پیام» هم این بوده است که فارغ از نوع و متحوای پیام، تنها با ارسال پیام از طریق این شبکه به هر موضوع و بهانه با ربط و بی‎ربطی، شبکه را تکمیل کرده، گسترش داده و به لایه‎های زیرین جامعه برسانند.

این پیام می‎تواند موضوع یوزپلنگ ایرانی باشد، یا آزادسازی سربازان ایرانی، موضوع دریاچه ارومیه یا آلودگی هوا، جوک‎های «پ نه پ» باشد یا تکیه کلام‎های شریعتی، مهم این است که این پیام در فیس بوک و توئیتر و اینستاگرام تولید و وارد این شبکه شده، و از طریق واتس اپ و وایبر توزیع شود  تا به لایه‎های زیرین برسد.

5- این «شبکه مویرگی انتقال پیام» در ماه‎های اخیر دو عملیات مهم انجام داده است که دومی یک عملیات میدانی قابل توجه و تامل است. اولین عملیات مهم و جدی این شبکه انتقال پیام، اسیدپاشی و تبدیل آن به یک بحران اجتماعی در کشور و خصوصا شهر اصفهان بوده و بنظرم دومین عملیات مهم و جدی این شبکه که البته تفاوتش با موارد مشابه دیگر در حضور میدانی اعضای این شبکه بوده، ماجرای واکنش به مرگ مرتضا پاشایی است. این شبکه موج تبلیغاتی را ایجاد کرده و البته بخشی از مردم را نیز با خود همراه کرده است.

ویژگی مهم این «شبکه مویرگی انتقال پیام» نیز آن است که قرار نیست در آن پیام‎های سیاسی و یا فرهنگی منتقل شود، تنها پیام‎های اجتماعی در این شبکه توزیع خواهد شد تا هم بعد فراگیری موضوع تضمین شده باشد، هم رسانه‎های رسمی مجبور به همراهی با آن بوده باشند و هم بهانه‎ای برای برخورد با آن وجود نداشته باشد.

6- در عکس‎های منتشر شده از تشییع مرتضا پاشایی، این تصویر را گویاترین تصویر در تبیین معنا و ماهیت این پدیده اجتماعی دانست. نقش گوشی‎های در دست حاضرین در این تجمع از نقش خود آنها در شکل‎گیری این تجمع مهم‎تر بوده است. در واقع این مردم از دورن همین گوشی‎هایی که به دست گرفته‎اند به این  اجتماع آمده‎اند و باید آنها را لشکر این «شبکه مویرگی انتقال پیام» در حال شکل‎گیری بدانیم.