پايگاه خبري تحليلي «پارس»- اميرحسين يزدان پناه- 1- در فيلم «The siege» (محاصره) ساخته سال 1998 هاليوود (3 سال قبل از حادثه 11 سپتامبر) که از جمله فيلم هايي است که در زمره آثار با کارکرد «اسلام هراسي» (Islamophobia) قرار مي گيرد، صحنه هايي وجود دارد که بر فراز شهري در يکي از کشورهاي عربي وقتي نواي اذان از مناره هاي مساجد پخش مي شود، دوربين با حرکتي آرام با نوعي موسيقي تعليقي، تلفيق مي شود. اين موضوع در چندين صحنه تکرار مي شود تاجايي که هرجا اذان پخش مي شود ناخودآگاه به عنوان مخاطب انتظار داري همان حرکت دوربين و همان نواي موسيقي معلق را بشنوي. اما نکته اصلي اين جاست که کارگردان از اين موسيقي و حرکت دوربين درجاهاي ديگر هم استفاده مي کند. صحنه هايي که عمليات تروريستي انجام شده يا شخصيت اصلي فيلم که يک پليس آمريکايي است به دنبال مقصر برخي انفجارها و ناامني در آمريکا مي گردد. به بيان ديگر کارگردان در اين صحنه ها نوعي شرطي سازي براي مخاطب ايجاد مي کند که در نتيجه آن هربار مخاطب آن موسيقي را مي شنود انتظار دارد اذان که نماد اسلام است پخش شود و از آن پس، اين نمادسازي در جايي استفاده مي شود که به اسلام هراسي دامن مي زند و يک مسلمان مقصر ناامني در غرب آسيا و شهرهاي آمريکا معرفي مي شود.

2- درست در آستانه اربعين حسيني سال گذشته شبکه بي بي سي درباره مداحان گزارشي پخش کرد و در آن به تخريب اين قشر پرداخت.اين گزارش همزمان با حاشيه سازي هاي يک حادثه درباره يکي از مداحان مشهور بود که چند روز پيش از آن در يک برنامه تلويزيوني در تبيين قيام امام حسين(ع) و نيز انقلاب اسلامي نکات صريحي را مطرح کرده و به دفاع از حريم ولايت پرداخته بود. اين حاشيه سازي ها به سرعت به صفحه اول برخي روزنامه ها آمد و بي بي سي نيز همين خط خبري و تحليلي را براي تخريب مداحان در پيش گرفت و صدالبته در لابه لاي محتوايي که ارائه مي کرد به تخريب عزاداري ايام محرم و عاشوراي حسيني پرداخت. حجم گزارش هايي که پخش مي شد به نحوي بود که به سختي مي شد باور کرد که در فاصله اي اندک اين گزارش ها توليد شده باشد. عمده آن چه در اين گزارش ها دنبال مي شد نيز نهادينه کردن اين مفهوم در اذهان مخاطبان بود که قشر مداحان قابل اعتماد نيستند و در پس اين هدف نيز تضعيف عزاداري سيدالشهدا(ع) به عنوان عالي ترين تجلي ايستادگي در مقابل ظلم و نيز يکي از مهم ترين خاستگاه هاي نهضت امام خميني(ره) دنبال مي شد تا از آن پس وقتي مردم نام يکي از مطرح ترين و پرطرفدارترين مداحان را مي شنوند ناخودآگاه حواشي ساخته شده درباره او در ذهن متبادر شود.

3- تقريبا همه ما مي دانيم که امر به معروف و نهي از منکر يکي از اصلي ترين اهداف قيام امام حسين(ع) است. با آغاز دهه محرم نيز تبيين اين اصل مهم از سوي واعظان و سخنرانان در هيئت ها و رسانه ها و ... دنبال مي شود. حالا فرض کنيم کسي بخواهد اين موضوع را مخدوش کند به نحوي که هرجا در هر هيئتي عبارت «امربه معروف و نهي از منکر» را شنيد ناخودآگاه مفهومي تخريبي در ذهنش جاي بگيرد. به نظر شما بايد چه کند؟ بگذاريد اين روند را با هم مرور کنيم. هفته ها مانده به آغاز محرم، طرحي با عنوان حمايت از آمران به معروف و ناهيان از منکر در مجلس در حال بررسي است اين طرح به درستي با برخي انتقادات همراه است که البته بايد توسط تصميم گيران بررسي شود. ناگهان جنايت هولناک اسيدپاشي براي يک بانوي ايراني در اصفهان رخ مي دهد. اين جنايت دردناک دل همه ايراني ها را به درد مي آورد اما همزمان برخي رسانه ها عبارت «امر به معروف و نهي از منکر» را به اين فاجعه دردناک مرتبط مي کنند. حالا ديگر برنامه هاي زنده بي بي سي نيز به اين موضوع اختصاص دارد و اگر تحليل کمي درباره تکرار عبارت «امر به معروف و نهي از منکر» انجام شود خواهيم ديد که اين عبارت يکي از پرکاربردترين عباراتي است که در کنار خبر اسيدپاشي استفاده شده است. به بيان ديگر حالا اگر در يک هيئت کوچک در روستايي دور افتاده نيز از «امر به معروف و نهي از منکر» سخن به ميان بيايد آن چه در ذهن مخاطب تداعي مي شود، کارکرد همان شرطي سازي انجام شده در فيلم «The siege» را دارد و متاسفانه اسيد پاشي در کنارش متبادر مي شود، آن جوان يا نوجوان هيئتي را دچار «وحشت» مي کند، به دلش «غم» مي اندازد و حس «نااميدي» برايش ايجاد مي کند. «القاي غم و يأس و نااميدي» و «ايجاد رعب و وحشت» ازمهم ترين اهداف در جنگ هاي رواني است. درباره فاجعه اسيد پاشي طي هفته هاي گذشته تحليل هاي متفاوتي نوشته شده است و در اين جا نمي خواهم به تحليل اين موضوع بپردازم. اما صرفا همين را به ياد داشته باشيم که براي ايجاد جنگ رواني و تخريب يک مفهوم مهم و سازنده مانند عاشورا و قيام حسيني نه تانک کارآيي دارد و نه بمب هاي هدايت شونده يا ساعتي، گاهي خود ما با کپي پيست هاي بدون فکر يک شايعه در شبکه هاي مجازي و سايت هاي خبري و ... تبديل به خطرناک ترين بمب هاي ساعتي مي شويم و مصداق اين که «فدع ما لا تعرف فان شرارالناس طائرون اليک باقاويل السوء -از نقل مطالبي که درباره آن اطلاع کافي نداريد پرهيز کن، زيرا اهل شر، مطالب بي اساس يعني شايعات را عليه من به گوش شما مي رسانند.» (نهج البلاغه- خطبه 78)