به گزارش پارس به نقل ازفارس، سایت آ ی پرس نوشت: مذاکرات آلماتی ۲ هم به پایان رسید، مذاکراتی که در ادبیات طرف غربی و رسانه های غربی نتیجه ای دربرنداشته و مثمرثمر نبوده است.

کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس خبری پایانی روز شنبه ابراز داشت که مواضع ایران شش کشور موسوم به ۱+۵ از یکدیگر دور است. قرار است شش کشور در پایتخت های خود در خصوص مذاکرات ۱۶ و ۱۷ فروردین به بحث بررسی بپردازند و سپس خانم اشتون نتیجه را در تماسی تلفنی به اطلاع سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران برساند. احتمال آن وجود دارد که تماس تلفنی مزبور به دور جدیدی از مذاکرات بین ایران و ۱+۵ منجر شود.

ایران در مذاکرات اخیر طرحی جامع را در چارچوب طرح ارائه شده در مذاکرات مسکو به شش کشور ارائه کرده است و در واقع این ۱+۵ است که اکنون باید به این پیشنهاد پاسخ دهد.

بدیهی است که نوع نگاه جمهوری اسلامی ایران به مذاکرات با شش کشوری که اصرار دارند خود را قدرت های بین المللی بنامند، متفاوت است. ایران این مذاکرات را به مثابه ابزاری بین المللی می بیند که با آن می تواند ضمن احقاق حقوق ملی خود به همکاری دست یابد در حالی که طرف غربی این مذاکرات را به عنوان ابزاری برای امتیازگیری و محدودسازی نگاه می کند.

طبعا هرگاه در هر دوره از مذاکرات، طرف غربی نتواند ایران را از حقوق بین المللی خود محروم سازد، مجبور است که مذاکرات را شکست خورده بی انگارد اما هر بار که ایران بتواند از حقوق ملی خود دفاع کند، نه تنها مذاکرات برایش شکست خورده نیست بلکه حتی می تواند آن را یک پیروزی بی انگارد.

برای کسب پیروزی در این مذاکرات، طرف غربی مستمرا تلاش بر اعمال فشار علیه ایران داشته است حال آنکه ایران برای احقاق حقوق خود، مقاومت در برابر فشارها را در پیش گرفته است.

یکی از ابعاد فشارهای طرف غربی بر ایران ابراز مستمر این نکته است که مذاکرات نمی توانند طولانی شوند و در کنار آنها، گزینه نظامی هم مدنظر طرف غربی است. پس از همین مذاکرات اخیر، جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در آنکارا اظهار داشت: قدرت های جهانی (۱+۵) به گفت وگوهای خود درباره برنامه هسته ای ایران ادامه می دهند اما این فرآیند نمی تواند تا ابد ادامه داشته باشد. وی افزود: این یک فرایند پایان ناپذیر نیست.

این گونه اظهارات را بیش از آن که بتوان تلاش برای پیشبرد دیپلماسی دانست، باید نوعی تهدید قلمداد کرد. مقامات آمریکایی هم می دانند که به هیچ روی برنامه هسته ای ایران تهدیدی برای آنان محسوب نمی شود اما اصرار دارند که این برنامه را نظامی و غیرصلح آمیز جلوه دهند.

به هر حال، « جورج فریدمن» ، بنیان گذار مجله تحلیلی استراتفور چندی پیش در یادداشتی تصریح کرده بود که سیاست آمریکا در عرصه بین المللی دیگر گزینه نظامی نیست بلکه تغییر موازنه قوا به نفع خود است. بنابراین حتی تحلیلگران آمریکایی هم فهمیده اند که دولت اوباما قصدی واقعی برای استفاده از گزینه نظامی ندارد آن هم در شرایطی که سازمان های جاسوسی آمریکایی قوی تر از آن هستند که ندانند در ایران خبری از برنامه نظامی هسته ای نیست.

بنابراین این دست تهدیدها آن قدرها جدی به نظر نمی رسند. آنچه جداَ آمریکایی ها به دنبال آن هستند، فشار اقتصادی بر ملت ایران است. در واقع جنگ جریان دارد اما نه در عرصه نظامی بلکه در عرصه اقتصادی که لازمه پیروزی در آن « اقتصاد مقاومتی» و « هم بستگی ملی» است.

علی ای حال، تا زمانی که ایران بر حقوق خود پای می فشارد، نمی توان آن را شکست خورده در مذاکرات دانست حتی اگر غرب در این مذاکرات حقوق هسته ای ایران را به رسمیت نشناسد.