به گزارش پارس به نقل از برهان  ، یکی از مهم ترین دلایل حمایت روسیه از سوریه نگرانی مسکو از روی کار آمدن یک دولت اسلامی مبتنی بر عقاید سلفی وهابی در سوریه است؛ چرا که در این صورت نه تنها روسیه منافعی را که در حال حاضر در سوریه دارد از دست خواهد داد، بلکه این دولت تهدیدی علیه امنیت و ثبات مناطق مسلمان نشین روسیه است.

از زمان شروع ناآرامی ها در سوریه، روسیه از نظام حاکم بر سوریه حمایت کرده و مخالفان را تحت عنوان تروریست، رادیکال های اسلامی و سلفی نام برده است. مسئله ای که در اینجا مطرح است، چرایی این حمایت همه جانبه ی روسیه است. طیف گسترده ای از توضیحات و ادله توسط کارشناسان روسی و غربی در مورد دلایل حمایت روسیه از سوریه مطرح شده است؛ حتی برخی از آن ها در تضاد با منافع کلی روسیه در خاورمیانه ی عربی است.

اهم این دلایل عبارت اند از: پایگاه نظامی روسیه در بندر طرطوس سوریه در مدیترانه، فروش تسلیحات نظامی به ارتش سوریه، حوزه ی رقابتی و تضاد منافع شرق و غرب و حوزه ی نفوذ. در این میان، به نگرانی روسیه از قدرت یابی سلفی ها در سوریه کمتر پرداخته شده است. در واقع، یکی از مهم ترین دلایل حمایت روسیه از اسد ریشه در نگرانی عمیق این کشور از گسترش اسلام سلفی وهابی به جمهوری های سابق شوروی در قفقاز و آسیای مرکزی و جمهوری های مسلمان نشین این کشور دارد.

روسیه خود را متحد سوریه نمی داند، بلکه سوریه را به عنوان هدف می نگرد. روسیه نیز مانند سوریه توسط تروریست های سلفی، که از طرف غرب پشتیبانی می شوند، ثبات و امنیتش در خطر است. با هر قتل و کشتار در سوریه، ترس روسیه از سلفی ها فزونی می یابد.

بعد از عملیات های تروریستی رادیکال های اسلامی در سوریه به طور مشخص مواضعمقامات روسیه در مورد حامیان سلفی ها، به خصوص کشورهای عربی از جمله عربستان، تندتر می شود ومکرراً تأکید می کنند با افزایش خون ریزی ها رسیدن به توافق مشکل می شود.

در نوشتار حاضر، در پی بررسی تأثیرات سقوط بشار اسد برای روسیه و به طور مشخص پاسخ به این سؤال که « تهدید قدرت یابی اسلام سلفی وهابی در سوریه و منطقه برای روسیه چیست؟ » هستیم.

از نظر نگارنده، نگرانی روسیه از اسلام سلفی وهابی و نفوذ عربستان در آسیای مرکزی و قفقاز و جمهوری های مسلمان نشین روسیه، جایی که جمعیت گسترده از مسلمانان زندگی می کنند، سیاست و رویکرد روسیه نسبت به تحولات منطقه به ویژه نسبت به بحران سوریه را شکل می دهد.

*گسترش اسلام سلفی وهابی در حوزه ی امنیت روسیه

بعد از فروپاشی شوروی و بروز هرج ومرج در جمهوری های تازه استقلال یافته، فضا برای تبلیغات و نفوذ قدرت های فرامنطقه ای و همچنین قدرت های منطقه ای از جمله ایران، ترکیه و عربستان باز شد. مجاهدین رادیکال افغانستان، وهابی های عربستان و دیگر گروه های اسلام گرا از پاکستان و ترکیه و دیگر کشورها به سمت مناطق مسلمان نشین شوروی سابق حرکت کردند.

از بین این گروه ها، جنبش « فتح الله گولن» ترکیه سازمان یافته ترین و منظم ترین گروه بود. این گروه، که در ترکیه بر سیاست های اردوغان نیز نفوذ قابل توجهی دارد، توانست با سازمان دهی و نظم و اهداف مشخص موفق تر از دیگر گروه های اسلام گرا در جمهوری های شوروی سابق عمل کند (Engdahl، ۲۰۱۲) .

رشد جریان های تندرو اسلامی در روسیه و خارجِ نزدیک هزینه های زیادی بر روسیه تحمیل کرده و این امر همواره از نگرانی های جدی مقامات مسکو بوده است. در نگاه پوتین، تهدید اسلام گرای های رادیکال در داخل مرزهای روسیه و همچنین در جمهوری های سابق شوروی از مهم ترین چالش های امنیتی روسیه است. جمعیت بیشتر جمهوری های سابق شوروی را که روسیه آن ها را به عنوان « خارجِ نزدیک» حیات خلوت خود می داند، مسلمانان تشکیل می دهند.

همچنین حکومت این کشورها همه به نوعی به سیستم دیکتاتوری اداره می شود که مستعد راه اندازی حرکت های مردمی علیه نظام های حاکم می باشند. بنابراین روس ها نگران هستند که وقوع ناآرامی و تغییر در این کشورها موجب قدرت گرفتن سلفی ها در این کشورها شده و بدین ترتیب روسیه در محاصره ی رژیم های افراطی در آید.

*سلفی گری و پروژه ی بی ثبات سازی روسیه

تعالیم وهابی سلفی در بطن خود هیچ گونه تحملی در قبال سایر ادیان مانند مسیحیت و آیین یهود و حتی سایر مذاهب اسلامی مانند تشیع، که از اسلام سنی تبعیت نمی کنند، ندارد. سلفی ها خشونت را ابزاری مشروع برای مقابله با آنچه دشمنان اسلام می خوانند می دانند.

فعالان سلفیِ خشونت طلب از بی ثباتی و هرج و مرج در برخی کشورهای عربی، مانند سوریه، سوءاستفاده می نمایند و تلاش می کنند اعتقادات خود را گسترش دهند و هم مسلک های خود را در این کشورها به در پیش گرفتن رفتارهای اجتماعی محافظه کارانه ای وادار کنند. سلفی ها اعتقادی به تغییر سیاسی آرام و تدریجی ندارند.

برداشت وهابی سلفی از اسلام به مدت نیم قرن مهم ترین محصول صادراتی سعودی ها به جهان اسلام بوده است.

بسیاری از سلفی های تندرو در دانشگاه امام محمد در عربستان سعودی آموزش دیده اند. از سال های دهه ی ۱۹۷۰، تبلیغ وهابیت و سلفی گری توسط سازمان های غیردولتی، که توسط عربستان تأسیس و حمایت مالی می شوند، صورت می گیرد؛ سازمان هایی مانند اتحادیه ی جهانی اسلام، سازمان بین المللی امداد اسلامی، مؤسسه ی جهانی جوانان مسلمان و سازمان الحرمین (نحله، ۱۳۹۱) .

عربستان سعودی سعی دارد همواره گرایش های وهابی را در بین مسلمانان جهان گسترش دهد. هم گرایی عربستان با غرب و به ویژه با آمریکا جهت فشار و براندازی دولت بشار اسد و حمایت از مخالفان وی نشان از تلاش عربستان سعودی جهت آوردن سوریه به اردوگاه سلفی هاست؛ امری که برای روسیه از هر کابوسی وحشتناک تر است.

مقامات روسیه به صورت واضح ارتباط بین جریان های اسلامی افراطی در آسیای مرکزی و سوریه و حمایت آمریکا از این جریانات را درک کرده اند. مقامات مسکو می دانند اگر جلوی موفقیت جریان های افراطی اسلامی در سوریه را نگیرند، به زودی این جریانات را از طریق قفقاز در خانه ی خود خواهند دید.

در این راستا، بعد از فروپاشی شوروی عربستان، برای جذب مسلمانان روسیه و جمهوری های سابق شوروی به افکار سلفی و وهابی، مبلغان زیادی را به این منطقه اعزام کرده است. تنها چند سال بعد از فروپاشی، روس ها شاهد ظهور و گسترش وهابیت نه تنها در خود روسیه، بلکه در تمام کشورهای منطقه بودند.

روس ها کشورهای عربی به خصوص قطر و عربستان را محکوم به دخالت در امور داخلی خود می کردند (Mudallali، ۲۰۱۲) . دلیل پایین بودن سطح روابط تجاری روسیه با کشورهای عربی همچون عربستان و قطر به علت وجود همین نگرانی های روسیه از جانب این دو کشور است.

افزایش نفوذ اسلام رادیکال در بین مخالفان سوریه عزم روسیه را برای حمایت بیشتر از اسد تقویت می کند. همان طور که گفته شد، کشورهایی مانند عربستان و قطر به شدت از سلفی ها در سوریه حمایت مالی و تسلیحاتی می کنند.

به عقیده ی برخی از کارشناسان بحران در سوریه، که در ماه های نخست حتی به ظاهر هم که شده بیشتر حالت آزادی خواهانه داشت، در ماه های اخیر، بیشتر به سمت فعالیت های سلفی گرایش پیدا کرده است (Chauhan، ۲۰۱۲) . عربستان و قطر به دنبال تقویت گروه اکثریت سنی در سوریه در برابر اقلیت علوی حاکم بر سوریه هستند.

پیروزی سلفی ها در سوریه موجب تقویت فعالیت و اقدامات این گرایشات افراطی در آسیای مرکزی و در نتیجه فراهم کردن زمینه برای مداخلات بین المللی در این منطقه خواهد شد. روسیه، با تمام توان، مصمم است که از پیروزی سلفی ها در سوریه جلوگیری کند.

جمهوری های مسلمان نشین روسیه و جمهوری های سابق شوروی از جمله ازبکستان، قرقیزستان و حتی استان مسلمان نشین سین کیانگ چین همواره هدف عملیات های اطلاعاتی و تخریبی مختلف آمریکا و ناتو بعد از پایان جنگ سرد (سال ۱۹۹۱) بوده اند. واشنگتن تلاش داشته است، با دست کاری و تهییج گروه های تندرو، باعث بروز هرج ومرج و بی ثباتی در این مناطق مسلمان نشین چین، آسیای مرکزی و جمهوری های مسلمان نشین روسیه ی فدراتیو شود و به دنبال کنترل این اوضاع این منطقه از دست روسیه خارج شود و زمینه ی دخالت و حضور آمریکا در منطقه را فراهم سازد (Engdahl، ۲۰۱۲) . این هدف از طرق مختلف از جمله از طریق سازمان های غیردولتی صورت گرفته است. در حال حاضر، این هدف به طور مشخص در سوریه جهت مقابله با دولت این کشور دنبال می شود.

به معنای واقعی کلمه، مقامات روسیه به صورت واضح ارتباط بین جریان های اسلامی افراطی در آسیای مرکزی و سوریه و حمایت آمریکا از این جریانات را درک کرده اند. مقامات مسکو می دانند اگر جلوی موفقیت جریان های افراطی اسلامی در سوریه را نگیرند، به زودی این جریانات را از طریق قفقاز در خانه ی خود خواهند دید.

در واقع، ترور رهبران بلندپایه ی اسلام معتدل توسط سلفی ها در تیرماه سال جاری بخشی از بازی خطرناک آمریکا به وسیله ی بنیادگرایان اسلامی در سطح جهانی است که در حال تبدیل شدن به خطرناک ترین عملیات اطلاعاتی آمریکا در سال های اخیر می شود (Engdahl، ۲۰۱۲) . البته قبلاً نیز سرویس های اطلاعاتی آمریکا و متحدانش با سازمان های مذهبی افراطی در کشورهای مختلف کار کرده اند، ولی چیزی که بازی آمریکا در مرحله ی کنونی را خیلی خطرناک می کند گستردگی و غیر قابل کنترل بودن آن است.

بازی جدید آمریکا از زمین تونس شروع شده، به لیبی و مصر تسری پیدا کرده و تا سوریه و احتمالاً قفقاز و آسیای مرکزی کشیده خواهد شد. در این راستا، آمریکا با گروه القاعده، سلفی ها و وهابیون عربستان و جنبش فتح الله گولن در ترکیه جهت رسیدن به منافع خود همکاری کرده است.

*نگرانی از سلفی های سوریه یکی از مهم ترین دلایل حمایت روسیه از بشار اسد

تا کنون در مورد انگیزه های حمایت روسیه از بشار اسد دلایل زیادی مطرح شده است که به برخی از آن ها در بالا اشاره شد، اما یک تصویر واضح از موضع روسیه در خصوص بحران سوریه این است که موضع روسیه در قبال این کشور نشئت گرفته از ۳۰ سال مبارزه ی مسکو با تجاوز گروه های تندرو وهابی سلفی به قلمرو خود است. حمایت آمریکا و برخی کشورهای عربی، از جمله عربستان، از اسلام وهابی سلفی در سه دهه ی گذشته، که از افغانستان شروع شد و به قفقاز شمالی، بالکان، خاورمیانه ی عربی و در حال حاضر سوریه کشیده شده است، هزینه های زیادی بر روسیه تحمیل کرده است.

بنابراین هرچند که صحبت از فروش تسلیحات، پایگاه نظامی، رقابت شرق و غرب، حوزه ی نفوذ و خیلی چیزهای دیگر در مورد دلیل حمایت روسیه از سوریه حائز اهمیت است؛ اما مهم ترین دلیل حمایت روسیه از سوریه نگرانی مسکو از روی کار آمدن یک دولت اسلامی مبتنی بر عقاید سلفی وهابی در سوریه است؛ چرا که در این صورت نه تنها روسیه منافعی را که در حال حاضر در سوریه دارد، از دست خواهد داد، بلکه این دولت تهدیدی علیه امنیت و ثبات مناطق مسلمان نشین روسیه است.

ریشه ی نگرانی های روسیه از اسلام گرایان افراطی به مبارزه ی شوروی با مجاهدین افغانستان در سال های ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹ بر می گردد که در آن اتحاد جماهیر شوروی درگیر یک جنگ تمام عیار در افغانستان شد.

مجاهدین از طرف واشنگتن، ریاض و اسلام آباد به لحاظ مالی تسلیحاتی و اطلاعاتی حمایت می شدند. مجاهدین افغانستان در این درگیری ها مسلح به انواع تسلیحات آمریکایی بودند (lauria، ۲۰۱۲) .

علی الاحمد، مدیر مؤسسه ی امور خلیج (فارس) در واشنگتن، معتقد است: « در افغانستان رژیم طرفدار روسیه هرچند دیکتاتوری بود، ولی سکولار بود، حق رأی وجود داشت و برخی آزادی ها را به رسمیت می شناخت؛ ولی با کمک آمریکا این رژیم سقوط کرد و با یک حکومت بنیادگرای دینی مورد حمایت آمریکا جایگزین شد. در سوریه نیز آمریکا و متحدانش خواسته یا ناخواسته در حال پیاده سازی چنین الگویی هستند. نتیجه ی این سیاست آمریکا می تواند شکست دولت سوریه، بروز هرج ومرج، قدرت گیری سلفی ها و افغانستانی دیگر برای آمریکا و جهان باشد.

آینده ی سوریه می تواند حاکمیت فعلی سکولار مورد حمایت روسیه، که آزادی مذاهب را پذیرفته است و در آن مسیحیان، علویان و بازرگانان سنی مورد حمایت و حفاظت هستند، باشد یا دیکتاتوری افراطی مذهبی مورد حمایت آمریکا و اعراب با آزادی کمتر. آمریکا در حال تکرار تاریخ است و در هر دو مورد یک طرف قضیه روسیه و منافع این کشور بوده است.

آمریکا اعلام می کند از دمکراسی و حقوق بشر از جریان های معقول و منطقی حمایت می کند، ولی در عمل نتیجه ی سیاست های آمریکا ایجاد پناهگاه هایی برای تروریست ها، بمب گذاران و جریان های تندرو است. » (Engdahl، ۲۰۱۲) نکته ی جالب توجه اینجاست که آمریکا، به نام دمکراسی، از گروه های تندرو حمایت می کند که این گروه ها تلاش دارند روند انتقال دمکراتیک قدرت و اصلاحات سیاسی قانونی را در کشورهای عربی تضعیف کنند. آن ها با دمکراسی، آن گونه که در سراسر دنیا فهمیده می شود، مخالف اند چون آن را حاصل بشر و مخالف حکومت خدا می دانند.

مطمئناً تنها یک دلیل نمی تواند حمایت همه جانبه ی روسیه از سوریه را توضیح دهد، اما تهدید سلفی ها و وهابی ها روسیه را روز به روز به سوریه نزدیک تر می کند و توجیه گر همه ی تلاش های روسیه جهت حل و فصل دیپلماتیک بحران سوریه است.

حمایت عربستان و قطر از مخالفان بشار اسد، به ویژه سلفی ها، نشان دهنده ی این است که دغدغه ی عربستان و متحدانش در سوریه نبود دمکراسی و دیکتاتوری نیست، بلکه تنها هدف این کشورها برکناری بشار اسد و روی کار آوردن یک دولت سلفی در سوریه است.

مسئله ای که خط قرمز روسیه در سوریه می باشد. بنابراین، نگرانی روسیه از اسلام سلفی و گسترش آن در آسیای مرکزی و قفقاز شمالی سیاست و رویکرد روسیه نسبت به تحولات سوریه را شکل می دهد.