به گزارش پارس به نقل از (ایسنا) ، مراسم بزرگداشت محمود عبادیان، پژوهشگر و اندیشمندی که به تازگی از دنیا رفت، عصر روز جمعه، ۲۳ فروردین ماه، در خانه ی هنرمندان برگزار شد. حسن قاضی مرادی، مترجم و پژوهشگر جامعه شناسی، در این مراسم درباره ی درگذشت محمود عبادیان، گفت: دوازدهم فروردین ماه سوگوار درگذشت پدر معنوی ام شدم. محمود عبادیان انسانی بزرگ بود. او روشنفکر آکادمیک سیاسی بود.

قاضی مرادی افزود: در زندگی عبادیان بیش از دو دغدغه ی آزادی و دانایی نمی شناختم. او بیش از ۷۰ سال دغدغه ی دانایی داشت. دانایی را هدف فی نفسه می دانست. شرایط زندگی هم او را به سمت دغدغه ی آزادی کشاند. محمود عبادیان به واسطه ی تعهد تا آخر به دغدغه ی دانایی و دغدغه ی آزادی، انسانی بزرگ بود.

او همچنین عنوان کرد: در عرصه ی فرهنگ کنکاش عبادیان در سه حوزه ی فلسفه، زبان شناسی و ادبیات بود. او ادبیات را به عنوان حلقه ی ارتباط خود با گذشته و حال جامعه اش انتخاب کرده بود. ترجمه های اصلی عبادیان که هنوز منتشر نشده اند، همه در حوزه ی فلسفه بودند، اما توجه اصلی او در مقام روشنفکر ایرانی به ادبیات ایران معطوف بود. همه ی آثار اصلی او به بررسی ادبیات ایران اختصاص دارند. عبادیان شیفته ی خیام بود و از سال های دور از او می شنیدم که می خواهد رساله ای درباره ی خیام بنویسد.

« آیینه داری در شهر کوران»

غلامحسین صدری افشار، نویسنده و فرهنگ نویس، نیز در سخنانی کوتاه با اشاره به فرهنگ نویس بودن خود، به تشریح اصطلاح « آیینه داری در شهر کوران» و ذکر خاطره ای مرتبط با این اصطلاح از محمود عبادیان پرداخت.

معلمی طبیعت ثانوی عبادیان بود

در بخش دیگری از این مراسم، محمد ضیمران، پژوهشگر و استاد دانشگاه، گفت: زندگی عبادیان شاید بازگوکننده ی شمه ای از تجربه ی روشنفکری این مملکت باشد. دکتر محمود عبادیان، استاد فلسفه ی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو گروه فلسفه ی دانشگاه مفید قم، زندگی پرفراز و نشیبی را طی کرد.

او در ادامه به بیان سیر زندگی محمود عبادیان پرداخت و اضافه کرد: دکتر محمود عبادیان فردی آرام و سلیم النفس بود و همواره سعی می کرد خرد را راهنمای بحث، بررسی و تعاملات خود قرار دهد. با توجه به رنج ها و فراز و نشیب هایی که در زندگی اش وجود داشت، از خودنمایی و تظاهر در بحث گریزان بود، در بحث و نظر، صدق و انصاف را سرلوحه ی تعاملات خود قرار می داد و مطالب را به زبانی بسیار ساده و قابل فهم تدریس می کرد.

ضیمران همچنین گفت: دکتر عبادیان در نحوه ی تدریس هیچ گاه به تک گویی تکیه نمی کرد و گفت وگو را اصل قلمداد می کرد. او هیچ گاه بر به کرسی نشاندن عقایدش اصرار نمی کرد. به معنای کامل کلمه « معلم» بود و معلمی طبیعت ثانوی او محسوب می شد. عبادیان « انسان» به معنای دقیق کلمه بود.

فرزندان ما عبادیان را « عمو هگل» می نامیدند

در این مراسم همچنین شیوا دولت آبادی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در سخنانی درباره ی عبادیان گفت: دکتر محمود عبادیان خود یک فلسفه بود. محمود عبادیان بزرگوار با صیقلِ همه گونه حوادث ناگوارِ زندگی و زمانه ی خود، به گوهری یگانه تبدیل شده بود.

او سپس به بیان خاطرات خود از آشنایی با عبادیان در دانشکده ی ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی و دوستی و همسایگی با او پرداخت و افزود: فرزندان ما او را « عمو هگل» یا « عمو عبادیان» می نامیدند. گرچه از مراد شدن گریزان بود، بی شک مریدان فراوان داشت.

عبادیان کاری جز معلمی نمی خواست

در بخش دیگری از این مراسم، اصغر دادبه، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در سخنانی گفت: متأسفانه معلمان ما از اقلیت و اکثریتی تشکیل می شوند؛ اقلیت کسانی هستند که نخواسته اند کاری جز معلمی داشته باشند و اکثریت کسانی هستند که کاری جز معلمی نیافته اند. من تردید ندارم که دکتر عبادیان کاری جز معلمی نمی خواست.

او سپس با اشاره به روش تدریس عبادیان گفت: دکتر عبادیان در آغاز فهمیده نمی شد؛ مریدان امروز او در آغاز از او فرار می کردند. عبادیان از معلمانی بود که چون عاشقانه کار می کرد، هیچ وقت ندیدم که از دیر شدن حقوق یا درصد اضافه و این مسائل چیزی به زبان بیاورد. ایشان در رفتار فردی هم با دنبال کردن اصل « کم آزاری» مصداق بارز یک ایرانی بود.

دادبه همچنین درباره ی بازنشستگی محمود عبادیان، ادامه داد: عبادیان فروردین ۷۷ به گناه ۷۰سالگی بازنشست شد؛ اما چرا عبادیان ها باید کنار بروند؟

در این مراسم که با حضور افرادی همچون محمود دولت آبادی و هوشنگ مرادی کرمانی همراه بود، فیلمی ۱۵دقیقه یی از محمود عبادیان نمایش داده شد و مهناز بهمن، از دانشجویان عبادیان، قطعه شعری را به یاد استادش خواند.