به گزارش پارس به نقل از قانون، اوایل دی ماه سال ۹۰ پسری به نام پیمان سراسیمه از خانه شان خارج شد و فریاد زد: « کمکم کنید، مادر و خواهرم کشته شده اند. »

پس از تماس همسایه ها با پلیس ملارد کرج ماموران در محل حاضر شدند و مشاهده کردند که زنی میانسال و دختر نوجوانش به نام معصومه به قتل رسیده اند. همزمان با انتقال اجساد به پزشکی قانونی پیمان نیز برای تحقیقات بیشتر به اداره آگاهی منتقل شد. او در اظهارات اولیه اش گفته بود که هنگام وقوع حادثه در خانه نبوده و وقتی که به آنجا برگشته با اجساد آن ها رو به رو شده است. اما تحقیقات محلی صورت گرفته از همسایه ها چیز دیگری را نشان می داد.

همسایه ها به ماموران گفته بودند که پیمان به عناوین مختلف با مادرش درگیری داشته است. روز حادثه نیز همسایه ها صدای مشاجره و درگیری آن ها را شنیده اند و پس از فریادهای کمک خواهی پیمان، او را در خیابان با لباس خون آلود دیده اند، اما او به محض حضور ماموران، لباسش را عوض کرده است.

ماموران با هماهنگی رئیس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب ملارد، محل حادثه را بررسی و لباس خون آلود پسر خانواده را کنار پمپ آب پیدا کردند.

وقتی که پیمان با نتایج تحقیقات رو به رو شد به ناچار لب به اعتراف باز کرد و گفت: « من همیشه با مادرم اختلاف داشتم. مدتی پیش در پی علاقه به دختری، تصمیم به ازدواج گرفتم. اما خانواده ام مخالفت می کردند. آن روز مثل همیشه با مادر و خواهرم درگیر شدم. مادرم خواست آرام شوم، اما من در اوج عصبانیت ابتدا ضربه ای به سر مادرم زدم که بد حال شد و بر زمین افتاد. خواهرم به شدت ترسیده بود و جیغ می زد. به سمت مادرم آمد تا او را نجات دهد که او را داخل حمام انداخته و در حمام را قفل کردم. در این هنگام از آشپزخانه چاقویی برداشته و با آن چند ضربه به مادرم زدم. خواهرم به در حمام می کوبید تا بیرون بیاید و مادرمان را نجات دهد. در همین موقع در حمام را باز کرده و او را به درون یکی از اتاق ها پرت کردم و پس از کتک زدن، با همان چاقو ضربه هایی به او زدم. »

قرار مجرمیت پیمان پس از تایید سلامت روحی و روانی او در پزشکی قانونی صادر و پرونده با صدور کیفر خواست برای رسیدگی به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی همتیار و ۴ قاضی مستشار اواخر اسفند سال گذشته برگزار شد پیمان ۱۹ ساله با رد تمامی اتهامات خود گفت: « من چطور می توانم خواهر و مادرم را بکشم؟ روز حادثه مادرم به من گفت که بروم و از خانه دایی ام که آن روز آش نذری پخته بودند آش بگیرم اما من نمی توانستم بروم چون قرار باشگاه داشتم. سر همین موضوع با مادرم جرو بحثمان شد. تا جایی که مادرم شروع کرد به کتک زدن من. وقتی که دیدم خیلی عصبانی شده است از خانه زدم بیرون و به خانه دایی ام رفتم تا آش بگیرم اما وقتی که برگشتم با جنازه های آن ها رو به رو شدم. به همین خاطر هم داد و فریاد راه انداختم. »

قضات دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهم و وکیل مدافع او برای صدور حکم وارد شور شدند و او را به اتهام قتل مادر و خواهرش به ۲ بار قصاص محکوم کردند.