به گزارش پارس ، به نقل ازایسنا: بازی نمادین تیم ملی فوتبال ایران و بازیکنان تیم ایران در سال ۱۹۹۸ دیشب (شنبه) بدون حضور رییس جمهور، ستارگان سال های دور تیم ملی و البته تماشاگران پرشمار، در سردی کامل برگزار شد!

مراسم تقدیر از تیم های ملی فوتبال و فوتسال ایران که توام با بازی نمادین تیم ملی فوتبال کنونی و تیم سال ۹۸ بود، دیشب (شنبه) بر خلاف آنچه انتظار می رفت، سرد برگزار شد؛ مراسمی که با همه تلاش ها برای برگزاری اش، نمی دانیم مقصر بی نظمی، اعتراض ها و کسالت بار بودن آن وزارت ورزش و جوانان بود یا کمیته فرهنگی فدراسیون، اما هر چه و هر که بود، خلاصه جشن دیشب حس و حالی نداشت و انگار همه حتی مدعوین اش دوست داشتند هر چه زودتر تمام شود و بالاخره نیمه کاره رها شد!

* استقبال کمرنگ ملی پوشان ۹۸!

با وجود دعوت رسمی و درخواست های شفاهی مسئولان و پیشکسوتان فوتبال، اما ستارگان تیم ملی سال ۹۸ به هر دلیلی رغبتی برای حضور در این بازی نمادین نداشتند. یکی نمی خواست که مردم به او بخندند و یکی هم این کار را در شأن اسطوره های فوتبال مملکت نمی دانست. یکی از مدیران ورزشی و مسئولان بالاتر دلخور بود و برخی هم که اصلا ایران نبودند.

نهایتا سرشناسانی همچون علی دایی، کریم باقری، خداداد عزیزی، مهدی مهدوی کیا، احمدرضا عابدزاده، نادر محمدخانی، محمد خاکپور و… در مسابقه نمادین نبودند! اگر چه بازیکنانی دیگری بودند، اما مشخص بود که نبود این ستارگان قدیمی انگیزه و هیجانی باقی نمی گذارد، اما چرا این مساله به مردم اطلاع رسانی نشد؟

* استقبال سه هزار نفری در استادیوم ۱۰۰ هزار نفری!

وقتی وارد استادیوم شدیم حداکثر سه هزار نفر از علاقمندان فوتبال را دیدیم که معلوم بود خیلی وقت است که دلتنگ استادیوم و دیدن بازی های شبانه در ماه مبارک رمضان هستند. شاید با تدابیری همچون برگزاری مراسم باشکوه تر، کنسرت موسیقی خوانندگان معروف، حضور چهره های مختلف هنری و سایر برنامه های دیگر می شد زمینه استقبال بیشتر مردم را فراهم کرد و حداقل فضای جذابی برای آنهایی که آمدند و روی صندلی های پر از خاک نشستند، ایجاد کرد تا کار به جایی نرسد که هنوز نصف مراسم باقی مانده نیمی از آنها استادیوم را ترک کنند!

* رییس جمهور هم نیامد

وقتی دو تیم ملی وارد زمین شدند، چشمان مردم را می دیدیم که لابه لای قرمزپوشان تیم ۹۸ به دنبال دکتر احمدی نژاد می گردند و قد و قواره ها را می سنجند، اما فعلا که خبری از حضور رییس جمهور نبود. تیم حفاظتی در ورزشگاه مستقر بود و حتی محوطه امنیتی با داربست های فلزی مقابل ورودی غربی داخل استادیوم تعبیه شده بود که نشان می داد دکتر احمدی نژاد حتما می آید. بازی شروع شد و به نیمه رسید، اما باز خبری از رییس جمهور نبود که یک مرتبه دیدیم به حراستی ها اطلاع دادند قضیه منتفی شده و آنها هم کم کم استادیوم را ترک کردند. حال این مردمی که بعضا به سختی خودشان را به ورزشگاه رسانده بودند نه شاهد بازی ستاره های تیم پر خاطره بودند و نه حضور رییس جمهور در زمین بازی!

این را می شد از فریادهایی که آنها هنگام سخنرانی دکتر رحیمی، معاون اول رییس جمهور سر می دادند، حس کرد. به ویژه وقتی عنوان شد که رییس جمهور به خاطر خستگی سفر به عراق و عتبات عالیات و افت فشار خون نتوانست بیاید و بازی کند.

* تیم بی رحم هو شد!

شاید همه تصور می کردند که تیم ملی سال ۲۰۱۳ کمی مراعات سن و سال و شرایط جسمانی پیشکسوتان تیم ۹۸ را می کرد، اما جوان ترها با بی انصافی به راحتی هر چه تمام تر از کناره ها استارت می زدند، به سمت دروازه ها می رفتند و با دادن پاس های مورب که در تمرینات کی روش یاد گرفته بودند، مهاجمان را صاحب موقعیت کرده و آنها هم با بی رحمی دروازه نیما نکیسای با انگیزه را باز می کردند! در یک صحنه حتی نکیسا هم به شوخی خطاب به یکی از گلزن ها گفت: " بابا آرام تر بزن، بی انصاف"

در یک صحنه استاد اسدی که نشان می داد هنوز هم توانایی بالایی در خطاهای خطرناک و پنالتی دادن دارد پشت محوطه جریمه خطایی کرد تا پس از آن جواد نکونام توپ را طوری وارد دروازه کند که شاید اگر کاسیاس هم بود، گل می خورد چه برسد به نکیسای نسبتا سنگین وزن!

بالاخره گل ها یکی پس از دیگری دروازه بی دفاع ها که تنها امید ابراهیمی و فرزاد حاتمی را از نسل امروز همراه خود داشتند را باز کرد و به عدد پنج رسید؛ اینجا بود که تماشاگران یک صدا با فریادهایی رسم جوانمردی را به بازیکنانی که در آستانه لیگ سیزدهم قدرتنمایی می کردند را یادآوری می نمودند.

* یک نیمه از بازی آب رفت!

مسابقه ای که طبق برنامه ریزی قبلی وعده داده شده از سوی مسئولان فدراسیون قرار بود در دو نیمه ۳۰ دقیقه ای انجام شود، انگار با نیامدن رییس جمهور و بی میلی برگزار کنندگان یک نیمه اش آب رفت! بازی در ۳۰ دقیقه با دلاوری شاگردان کارلوس کی روش تمام شد و بازماندگان تیم ۹۸ خسته تر از همیشه در وسط زمین پهن شدند. نیروهای اجرایی ستاد برگزاری مراسم مشغول چیدن سکوها برای مراسم تقدیر شدند. در این بین عده ای اسکیت سوار در اقدامی بی ربط و نامفهوم با در دست داشتن پرچم های مقدس ایران در استادیوم دور افتخار می زدند و بعضا میان دست و پای پرسنل مشغول به کار می چرخیدند!

فراهم کردن مقدمات برنامه تقدیر و خود برنامه هم فرصتی شد تا بازیکنان جدید و قدیم دسته های چند نفره خودمانی را تشکیل دهند و گپی از خاطرات قدیم و دوران جدید بزنند و بدن هایشان را بین دو نیمه آنقدر سرد و سردتر کنند که دیگر نایی برای نیمه دومی باقی نماند.

* زنان معترضی که فقط از مربیان و مدیران شان تقدیر شد!

مراسم تقدیر از تیم های ملی هم در نوع خودش جالب و خالی از اشکال نبود. از شش تیمی که قرار بود تقدیر به عمل آید تنها تیم فوتبال ساحلی و تیم نوجوانان نسبتا کامل بود. از فوتسال آقایان که کسی را ندیدیم! تیم ملی بزرگسالان که به جام جهانی برزیل راه یافته هم که اصلا روی سکو نیامد! پیشکسوتان داوری هم که بنده های خدا آنقدر ایستادند و نهایتا جزو آخرین نفرها مورد تقدیر (یعنی دریافت یک شال و یک تندیس) قرار گرفتند. اما عجیب تر از همه تقدیر از تیم فوتبال و فوتسال بانوان بود که کل تیم به رغم محدودیت های حضور بانوان به استادیوم آمدند، اما در اتاق های شیشه ای جایگاه CIP فقط نظاره گر تقدیر از مدیران و مربیانشان بودند!

آنها بلافاصله بعد از مراسم مقابل جایگاه ویژه آمدند و شدیدا به فریده شجاعی، نایب رییس بانوان فدراسیون اعتراض کردند. برخی از خانم ها که قرار بود جزو داوران مورد تقدیر قرار بگیرند، می گفتند ما از شهرستان برای تقدیر در این مراسم دعوت شده ایم و به اینجا آمده ایم، اما چرا ما را به داخل زمین دعوت نکردید؟ ! اگر نمی خواستید از ما تقدیر کنید اصلا چرا ما را به اینجا آوردید؟ !

شجاعی هم تنها پاسخ می داد: " ما اسامی شما را داده بودیم و نمی دانم هماهنگی مراسم با فدراسیون بوده یا وزارت ورزش و جوانان که از شما نخواستند برای دریافت شال و تندیس بیایید پایین! من جایزه شما را می گیرم و به شما می دهم! " معترضان که اصلا قانع نشده بودند، با ناراحتی ورزشگاه را ترک کردند.

* سکانس پایانی!

این لحظات، به بعد از عکس های دسته جمعی بازیکنان ۹۸ بعد از دریافت شال و تندیس مربوط می شود؛ یک جا فضای شلوغ راهروهای ورزشگاه که پر از لیدرها، افراد متفرقه، مسئولان حراست وزارت ورزش و جوانان، ماموران نیروی انتظامی، خبرنگاران، مسئولان بلند پایه، محافظان و عده ای لباس شخصی با بی سیم بود؛ طرف دیگر هم محوطه زمین نیمه روشن استادیوم که بازیکنان قدیم و جدید با هم عکس یادگاری می گرفتند و به رختکن می رفتند و همچنین پرسنلی که وسایل را جمع می کردند. باقی مانده تماشاگران هم که فقط دل به منورها و نورافشانی آخر کار خوش کرده بودند سکوها را با نارضایتی ترک می کردند. خبری از نیمه دوم بازی که نبود و مقابل خروجی جایگاه ویژه جایی که خبرنگاران سعی در انجام مصاحبه با مقامات داشتند، تعداد ی از افراد نیازمند و گرفتار با عریضه های طویل به دنبال گرفتن امضای معاون اول رییس جمهور یا وزیر ورزش و جوانان بودند تا در این آخرین ملاقات ها، بلکه چاره ای بر دردهایشان پیدا کنند!

این شرایط فضا را برای انجام مصاحبه هم سخت کرده بود و سخت تر وقتی بود که بعضی از همکاران رسانه ای با سوال های بی مورد (مثلا آقای معاون اول رییس جمهور، دولت کمک نمی کند محمدرضا خلعتبری به لیگ امارات نرود! ) ، اندک فرصت موجود را هم هدر دادند.