به گزارش پارس به نقل از ایسنا، گزیده اظهارات محمدفرهاد کلینی در گفت وگو با مشرق در پی می آید:

* واکنش تند در برابر شرایط جدید، صرفا از جانب رژیم نتانیاهو مشاهده شد. آنها همچنان منافع خود را در به هم ریختن هر گونه روزنه جدید در نحوه تعامل غرب با ایران می بینند. غرب به راستی تحت تاثیر گام های بلند مردم ایران در انتخابات قرار دارد و اینجاست که معلوم می شود به رغم همه فشارهای متعدد سیاسی و اقتصادی رویکرد مردم ایران در مشارکت و تعامل با نوع انتخاب خود است.

* مردم ایران خصوصا طی چند سال اخیر مقاومت هوشمندانه خود را در برابر تحریم های ناعادلانه به اثبات رسانده اند و در صورت آمادگی غرب، اکنون فرصتی برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب و حقوق خود در عرصه توسعه را دنبال می کنند. غرب به خوبی می داند که واکنش غلط به تحولات جدید در ایران صرفا به ضرر آنان تمام می شود؛ لذا اصل احتیاط در مواضع را بر خلاف توصیه های سر در گم رژِیم تل آویو مد نظر دارد.

* در مورد دعوت از رئیس جمهور منتخب، جناب آقای روحانی برای حضور در ژنو ۲، باید دید در صورت تشکیل این نشست، آیا این حضور می تواند تبدیل به فرایند سازنده برای آینده مردم سوریه و تشکیل دولت باثبات شود و یا اینکه غرب همچنان سیاست مذاکره و تشدید عملیاتی صحنه را مد نظر دارد. تأکید می کنم باید روشن شود که این اجلاس، نهایی خواهد شد و یا اینکه به تعویق خواهد افتاد و سپس دستور کار اجلاس ژنو ۲ مشخص شود؛ منتها اگر هدف، مشروعیت بخشیدن به برخی از گروه های تروریستی باشد که حتی کشورهای غربی به آن اذعان دارند، نتیجه آن از هم اکنون مشخص است.

* در صورت حسن نیت در اجلاس حاشیه ای دوحه، می توان به ژنو ۲ کمی امیدوار بود. البته گفته می شود که قرار است نشست سه جانبه ای برای آماده سازی زمینه کنفرانس ژنو ۲، روز سه شنبه در ژنو برگزار شود و" اخضر ابراهیمی" فرستاده ویژه دبیر کل سازمان ملل در سوریه در آن شرکت می کند. ایران همواره خواهان راه حل سوری سوری بوده است و این سیاست، ادامه خواهد یافت.

* آقای روحانی هم به خوبی معنای" جنگ" را می داند و هم معنای" تفاهم" را و این در کارنامه ایشان در دوره دفاع مقدس و سیاست متوازن در عرصه تنظیم سیاست خارجی اثبات شده است. بدیهی است ایشان اکنون به عنوان رئیس جمهور، در یک تراز جدید قرار دارند و به خوبی از نقش و جایگاه خود در فرایندهای اصولی و متعادل در عرصه داخلی و خارجی مطلع هستند.

* برخی در غرب تلاش می کنند تا تحلیل و محاسبات سیاست مداران غرب در شرایط جدید، متاثر و به قولی مدیریت شود. به نظرم مقامات غرب باید با کمی مراجعه به گذشته نزدیک، به تعاملات خود با این عناصر و نیز رژیم تل آویو تجدید نظر کنند. پوچی اطلاعات و تحلیل های آنان از تحولات ایران به ویژه طی انتخابات اخیر ریاست جمهوری، درس بزرگی برای گام های بعدی است. فرصت بسیار مهمی وجود دارد و باید دید که غرب و به ویژه اروپا چقدر توانایی ایجاد سیاست برد - برد را دارد.

* فعلا نباید با نگاه بدبینانه به مواضع غرب نگاه کرد. حتی دولت آمریکا نیز به کنگره اعلام کرد که باید به نتایج و پیامدهای انتخابات ایران توجه کرد. اگر واقعا آنها از تحولات و خواسته های ایران نتیجه گیری جدید و در جهت اهداف و منافع کشورمان دارند، به صورت عینی و ملموس پیشنهادهای خود را مطرح کنند. واقعا اگر آنها قصد تغییر رویکرد تقابلی به تعاملی را دارند باید آن را اثبات پذیر کنند و البته این درست است که صرفا با کلمات نمی توان همه اهداف را درک کرد و لازمه آن، تغییر در پیشنهادها و تغییر در رفتارهاست.

* انتخابات ایران نشان داد که در کشور ما معنای تندرو و کندرو تغییر کرده است و جریان آلترناتیو و نه صرفا اپوزسیون در حال شکل گیری است. این پدیده در تاریخ معاصر ایران شاید بی نظیر باشد. آقای روحانی نه دشمن اصولگرایی است و نه مایل به ساختارشکنان و مواضع خود را نشان داده است.

* غرب می داند که در صورت اقدام به بازی های مصنوعی، برای همیشه باید اهمیت همکاری با ایران را فراموش کند. کشورمان اجازه هیچ گونه دخالت را به هیچ قدرتی در مناسبات داخلی نخواهد داد.

* اعتمادسازی، یک جاده یک طرفه نیست و نیازمند اراده مشترک است. این دولت جدید ایران نیست که باید صرفا اعتمادسازی کند. مقامات سیاسی و حقوقی کشورمان در گذشته بر این اصل تاکید داشته اند و مواضع جناب آقای سید کمال خرازی، وزیر امور خارجه وقت به هنگام حضور در دولت اصلاحات و همچنین دولت های نهم و دهم، همواره مبتنی بر اصل اعتمادسازی برابر بوده است و حتی در هنگام حضور آقای روحانی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی کشورمان، ایشان همواره درباره اصل تضمین و پایبندی طرف های غربی، مذاکرات متعددی داشته اند و زمانی که طرف غربی به پیشنهادهای خود عمل نکرد و اعلام نمود که با دولت بعدی ایران سخن خواهد گفت جناب آقای خاتمی رئیس جمهور وقت دستور لازم برای رفع تعلیق داوطلبانه را صادر کردند.

* قرار نیست هر جا آمریکا ابراز علاقه کرد پاسخ شفاف دریافت کند. آمریکا باید ارزش تعامل با ایران را درک کند.

* مقابله دولت جدید با تحریم ها یک اولویت برای آقای روحانی است و باید کار عمیق کارشناسی جدیدی صورت پذیرد و این موضوع بسته به تدبیر دولت ایشان است و بسته ضد تحریمی باید عینیت یابد و البته قرار نیست که همه سیاست ها را هم یک باره اعلام کنند.

* سیاست خارجی و توسعه اقتصادی برای کشور هر دو سرمایه محسوب می شوند و نباید الزاما قربانی یکدیگر شوند. این هنر مدیریت است که توسعه فرصت های موازی و دفع تهدیدات مرکب را به درستی برنامه ریزی کند. باید برخوردی واقع بینانه داشت تا بر اساس شرایط، با قدرت تدبیر و حکمت، عملا قوت و عزت و امید را پدید آورد و اگر مواردی خاص وجود داشته باشد و مصلحت ایجاب کند حتما در سطح عالی تصمیم گیری خواهد شد.

* غرب طی سالیان اخیر همه توان خود را برای شدت بخشیدن به تحریم، به کار برده و می برد. محصول این فشارها بر اراده هسته ای ایران ناکارآمد بوده است و این موضع را نه بنده که مقامات و گزارش های اطلاعاتی غرب و اندیشکده های غربی نیز تایید کرده اند. مواضع متوالی رژیم صهیونیستی نیز گویای این مطلب است و از سوی دیگر این، وظیفه دولت است تا فشارهای این تحریم های وحشیانه را کاهش دهد و تهدیدات را معکوس کند و همه با هم باید امیدوار باشیم.