پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- علی احمد قاسمی- سه سال از عمر دولت یازدهم گذشته و تا به امروز دولت نتوانسته به یکی از مهم‌ترین وعده‌هایش که اشتغال‌زایی و مهار بیکاری بوده عمل کند. دکترحسن روحانی؛ رییس جمهور قرار بود عملکرد دولت متبوعش در زمینه مقابله با بیکاری را در نخستین گزارش عملکرد ۱۰۰ روزه نیز ارائه کند که البته تنها به هشدار و بیان اینکه بیکاری بزرگ‌ترین مساله داخلی دولت است، گذشت.

بیکاری جوانان و به ویژه قشر تحصیل‌کرده جامعه همچنان بالا و 2 برابر نرخ عمومی است و نرخ بیکاری برای ۳۰ ساله‌های کشور به‌عنوان مهم‌ترین گروه جوینده شغل دست‌کم ۳۰ درصد شده است. مقامات دولتی می‌گویند سال‌ها تبلیغ برای جذب جوانان در دانشگاه ها باعث انباشت عظیمی از تقاضای کار فارغ التحصیلان شده و هزاران نفر امروز به سن کار رسیده اند، اما همچنان روند گذشته ورود جوانان به رشته‌های مختلف دانشگاه‌ها ادامه دارد! مقامات دولتی معتقدند تا اقتصاد رشد نکند نمی‌توان شغلی را هم انتظار داشت،‌ با این وجود وقتی اقتصاد 2، سه درصدی هم رشد مثبت را تجربه می کند، می‌گویند با پدیده رشد بدون اشتغال مواجه‌ایم؛ بنابراین معضل تاریخی اشتغال جوانان در ایران را نمی‌توان موضوع دانست که با دستور و صدور ابلاغیه و مجبور کردن بانک‌ها به ارائه تسهیلات حل کرد و مقابله با غول بیکاری نیازمند انجام اقدامات ریشه‌ای و مهم‌تری است. تغییر اساسی در سیستم آموزشی کشور از ابتدایی تا دانشگاه،‌ اصلاح فرهنگ کار و نگاه جامعه به مشاغل گوناگون، تقویت دستمزدها، ارتقاء امنیت شغلی و... ده‌ها اقدام ریشه‌ای دیگر از مباحثی است که باید واقعا به آنها پرداخته شود. موضوع بازنگری در رشته‌های تحصیلی دانشگاه‌ها و لزوم حذف موقت برخی رشته‌ها، متوقف کردن پذیرش دانشجو در بعضی گروه‌ها و مانند آن نیز باید انجام شود تا بتوان به مرور به سمت اصلاح عرضه و تقاضای نیروی کار کشور پیش رفت.

در عین حال، یکی از مهم‌ترین چالش‌ها و مسائلی که از سوی مقامات دولت یازدهم مطرح می‌شود موضوع گزارش‌هایی است که در دولت‌های قبل درباره اشتغال‌زایی ارائه می‌شد. مقامات ارشد دولتی و شخص رییس‌جمهور معتقد بودند آمارهای ارائه شده در دولت قبل ساختگی بوده و اشتغال‌زایی خاصی اتفاق نیفتاده است. مسوولان دولتی می‌گویند چگونه در فضای منفی رشد اقتصادی دولت‌های نهم و دهم اشتغال‌زایی میلیونی اتفاق افتاده است؟‌ آنها معتقدند دولت‌های وقت از فرصت تاریخی فروش نفت و درآمدهای سرشار نفتی در جهت حل معضل بیکاری استفاده نکرده و در این راه بیشتر از عملکرد،‌ اقدامات تبلیغاتی و نمایشی صورت گرفت. با این وجود، اسنادی وجود دارد که نشان می‌دهد دولت یازدهم گزارش‌های ارائه شده از سوی مرکز آمار درباره بیکاری را قبول نداشته و در مردادماه سال گذشته شورای عالی اشتغال دستور بررسی عملکرد سال‌های گذشته و ارائه گزارش‌های صحیح را داده بود.

موضوع ساختگی بودن و دست بُردن دولت‌ها در آمارهای بیکاری و اشتغال برای نشان دادن عملکرد مثبت در این زمینه، همواره یکی از پُربحث‌ترین و چالشی‌ترین گزارش‌های دولت‌ها محسوب می‌شود و این‌بار گزارش‌های دولت یازدهم که خود عملکرد دولت‌های قبل از خود را زیر سوال برده، با علامت سوال بزرگ روبرو شده است. همچنین مرکز پژوهش‌های مجلس نیز گزارش تازه‌ای درباره روند بازار کار و اشتغال کشور طی سال‌های اخیر ارائه کرده که بررسی آن نشان می‌دهد تعداد بیکاران کشور در پایان سال ۹۴ به میزان 2.7 میلیون نفر بوده که با شاغلان ناقص (افرادی که اشتغال شان کفاف هزینه‌های آنها را نمی‌کند) تعداد بیکاران جمعیتی به تعداد 4.8 میلیون نفر را شامل می‌شود. یکی از مسائل بزرگ کشور در بخش نیروی انسانی این است که با وجود جوان بودن جمعیت، بخش قابل توجهی از نیروی انسانی به دلایل نامعلوم که بخشی می‌تواند به خاطر نامناسب بودن شرایط اشتغال باشد ترجیح می‌دهند خانه نشینی کنند و این مساله حتی در مورد فارغ التحصیلان دانشگاهی نیز دیده می‌شود. به بیان ساده‌تر، فردی ممکن است سال‌ها عمر و هزینه خود را برای درس خواندن بگذارد و بعد از آن بدون دلیل مشخصی ترجیح دهد مدرک تحصیلی خود را به دیوار اتاقش بزند و خانه نشین شود. کارشناسان بازار کار معتقدند بخشی از این رفتار ناشی از ناتوانی افراد در یافتن شغل است. به صورت کلی در فاصله ۱۰ ساله 84 تا 94 فقط 1.4 میلیون نفر به جمعیت شاغل کشور افزوده شده در حالی که در این دوره 6.5 میلیون نفر در سن کار قرار گرفته‌اند.

به عقیده مرکز پژوهش‌های مجلس تحولات بازار کار ایران در ۱۰ سال گذشته نشان می‌دهد که اقتصاد با بیماری آشکار بیکاری مواجه نشده و این بیماری به صورت پنهانی وجود دارد که حل آن و عبور از بحران بیکاری را دشوارتر کرده است. یک هشدار درباره رفتار نیروی انسانی در ایران وجود دارد به نحوی که در فاصله سال های ۸۴ تا ۹۴ که حدود 9.4 میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شده و هشت میلیون نفر نیز در سن بالای ۱۰ سال قرار گرفتند که جمعیت فعال شناخته می شوند اما از این تعداد فقط 1.45 میلیون نفر متقاضی کار شده و مابقی حدود 6.5 میلیون نفر به خانه‌نشینان پیوستند. عجیب بودن این پدیده و غیرفعالی جمعیت ایران این هشدار را نیز به همراه دارد که اگر به صورت ناگهانی حتی نیمی از غیرفعال‌ها هم تصمیم به فعالیت اقتصادی بگیرند، قطعا اقتصاد ایران جایی برای اشتغال آنها نخواهد داشت و سیل بیکاری ویرانگرتر خواهد شد. در ایران هر فرد شاغل به صورت متوسط 3.6 نفر را پوشش می دهد که بالاتر از استانداردهای جهانی است که این مسائل نشان می‌دهد که وضعیت بیکاری در ایران بسیار جدی بوده و بسیاری باوجود تقاضای شغل،‌ امکان ورود به بازار کار را پیدا نمی‌کنند. طی سال‌های 75 تا 86 تعداد شاغلان کشور از یک روند صعودی برخوردار بوده و از 9/14 میلیون نفر به 21.1 میلیون نفر رسید و در فاصله سال های 87 تا 94 بین 20.5 تا 22 میلیون نفر در نوسان بوده است. هرچند تعداد شاغلان در فاصله ۸۴ تا ۹۴ افزایش داشته اما شاغل شدن 1.4 میلیون نفر در این دوره نسبت به پنج میلیون نفر در دوره 75 تا 84، بسیار پایین و نگران‌کننده است و نشان می‌دهد که اقتصاد ایران کشش لازم برای جذب نیروی کار تازه را از دست داده است. با وجود اینکه هم اکنون نیز 80 درصد بازار کار ایران از افراد غیر تحصیل کرده تشکیل شده و فقط ۲۰ درصد شاغلان تحصیل کرده‌اند،‌ اما فضاهای اشتغال مناسب برای جذب فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها وجود ندارد و فضا با اشتغال جوانان تحصیل‌کرده همچنان ناسازگار است.

وضعیت بحران بیکاری جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی زمانی قابل لمس‌تر می‌شود که بدانیم در سال ۸۴ فقط 20 درصد جمعیت بیکار کشور را تحصیل‌کرد‌ه‌ها تشکیل می‌دادند از این میزان در سال 93 به ۴۰ درصد رسیده و مشکل بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی دوچندان شده است. این هشدار نیز وجود دارد که با ادامه روند کنونی، به‌زودی نیمی از کل بیکاران کشور را تحصیل‌کرده‌ها تشکیل بدهند و به بیان دیگر دانشگاه‌ها محلی شوند برای تربیت نیروی بیکار.