پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیر مسروری- یک: بعد از خلع مرسی از ریاست جمهوری مصر و کودتای نظام السیسی به حمایت غرب و محور سعودی این طور به نظر می آمد بیداری اسلامی و حرکت مردمی مردم مصر با انسداد مواجه خواهد شد و حوادث آتی نمی تواند تا مدتی مصر را به اوضاع براندازی السیسی سوق دهد. تا جایی که بسیاری از کشورهای غربی و حتی ترکیه به عنوان مخالف صد در صد مصر در حال نزدیک شدن به این کشور هستند و اینطور پذیرفتند السیسی قادر به مهار وقایع آتی و نیز مدیریت حس ناسیونالیستی مردم مصر است. السیسی ژست ناصری خود را با حفظ به ظاهر اسلامی تلفیق کرد تا از سویی هم پایگاه ناسیونالیستی مصر را در آغوش خود نگه دارد و هم با کمک الازهر  وجه دینی خود را مشروعیت بخشد. حمایت احمد الطیب شیخ الازهر از تظاهرات السیسی در سال 1392 گواه این ادعاست. 

دو: روی کار آمد السیسی همراه شد با جنگ 51 روزه معروف غزه و تجاوز صهیونیست ها به این نوار و درگیری ها داخلی مصر که نتوانست وجهه ای از السیسی برای موضوع فرا منطقه ای به نمایش در آورد . در واقع السیسی به دنبال حل بحران کودتای خود بود و نتوانست نقش فعالی برای حادثه فلسطین بر عهده گیرد تا بیش از گذشته نقش جمال را برای مصری های پس از مبارک بازی کند. البته بعد از آن نیز این نقش اساسا دیده نشد و السیسی با نگاه به اسلاف خود همچون مبارک و انور سادات بیش از آنکه یک مصر مقاوم و متحد را شکل دهد یک مصر منفعل در صحنه فلسطین به وجود آورد. از سوی دیگر درگیری حماس به عنوان یک شاخه اخوانی مقاومت فلسطین و نیز نزدیکی این گروه با دولت قبلی مصر ( محمد مرسی) و مدیریت نوار غزه توسط حماس، السیسی را بیش از گذشته از مسئله فلسطین جدا نمود. همه اینها بحران های هویت بخشی است که در مصر می تواند یک دولت را به چالش بکشد اما السیسی تا حدودی توانست آن را مدیریت کند. 

سه: چند روز قبل خبری منتشر شد و آن فروش جزایر استراتژیک تیران و صنافیر بود. جزایری که سعودی ها آن از از مصر خریدند و به نوعی باید گفت ژنرال ناسیونالیست مصری خاک خود را به سعودی ها هدیه کرد. هرچند اخبار مختلفی از پشت پرده اسرائیلی این قرارداد منتشر شد اما فروش این جزایر اعتراضات مختلفی را به راه انداخت. به طوری که دوباره مصر صحنه درگیری ها و قیام مردمی و سر دادن شعار علیه رئیس جمهور این کشور شد. 

السیسی این بار فقط با حامیان مرسی مواجه نیست. او با مصری های ناسیونالیستی مواجه است که خاکشان را به سعودی ها واگذار نمودند. تظاهرات اخیر در خیابان های مصر در روز جمعه نشان داد مصر آماده یک شعله وری دیگر است و اگر وقایع مصر به ضرر سعودی ها مواجه شود و انزجار اجتماعی جریان مذهبی مصر به ویژه اخوان المسلمین این کشور در کنار ناصری ها و ناسیونالیست های مصری قرار گیرد می تواند یک حرکت دمینو وار دیگری در سقوط حاکمان منطقه ای به وجود آورد. به عبارت دیگر مصر حالا بستر انقلابی را دارد که می تواند به تبع خود نقشه مهار عبری- عربی – غربی دو سال اخیر را در هم شکند. این بار نیز از اراده السیسی خارج است. وی می داند با توجیهات سیاسی و غیر سیاسی نه می تواند بر وطن فروشی خود صحت بگذارد نه مقابل تظاهر کنندگان ایستادگی کند. در صورت استمرار اعتراضات باید شاهد تحولات جدیدی در شمال آفریقا و غرب آسیا بود که مهمترین آن محصور شدن اجتماعی سعودی ها در منطقه است.

عربستان از یک سو در مصر و لبنان دچار تعارض اجتماعی شده و از سوی دیگر ملت عراق و سوریه را تبدیل به معارضان خود نموده است. مردمان عراق کالاهای سعودی را تحریم کردند و یمنی ها نیز در جنوب به سمت اهداف نظامی خود در عمق عربستان بر علیه تجاوز سعودی ادامه داده اند. بحرینی ها هم با همه فشارها و اشغالگری سعودی ها دست از اعتراضات خود  برنداشته اند و این یعنی هر اتفاقی می تواند عربستان را در هم شکند و این بار دلارهای نفتی هیچ کمکی نمی تواند به این کشور کند.