به گزارش پارس به نقل از کیهان، مجید محمدی همکار فعلی رادیو فردا ۳ سال پیش تصریح کرده بود که مسئله جنبش سبز، انتخابات و تقلب یا حتی قانون اساسی و ولایت فقیه نیست بلکه اسلامگرایی را مسئله اصلی خود می بیند. او اکنون در وب سایت رادیو زمانه می نویسد: درست است که سیاست عرصه آرمان گرایی و مطلق گرایی نیست اما نمی توان عنصر نتیجه را از معادلات سیاسی حذف کرد. با تمرکز بر « نتیجه» است که ارزیابی وسایل برای رسیدن به اهدافی خاص و هزینه- فائده کردن معنی دار می شود. آیا سبک و سنگین کردن هزینه ها و فواید، شرکت در انتخابات را معنی دار می کند؟ کسانی که منتقد شرکت در انتخابات پیش رو هستند بازندگی اصلاح طلبان را بدین معنا نمی گیرند که به میدان راهشان نمی دهند یا اصلاً نمی توانند اقدامی انجام دهند بلکه با تمرکز بر نتیجه معتقدند در مجموع گلی نخواهد زد.
وی با ادعای اینکه امکان دستکاری و تقلب همیشه فراهم بوده می نویسد: همان طور که اصلاح طلبان نتوانستند جلوی مهندسی انتخابات در سال ۸۴ را بگیرند، دولت احمدی نژاد نیز نخواهد توانست جلوی این کار را در انتخابات ۹۲ بگیرد.
وی آنگاه تصریح می کند: آنها که می خواهند شرکت کنند مجبورند بحث تقلب را فراموش کنند یا بگویند تقلبی در دوره های پیشین رخ نداده و در این دوره هم رخ نخواهد داد. حتی اگر اصلاح طلبان رای بیاورند. بالاخص از آن دسته از اصلاح طلبان وفادار به نظام که می خواهند در بیعت پیش رو شرکت کنند (کسانی مثل محمدرضا عارف، حسن روحانی، یا کواکبیان) برای حکومت نگران کننده نیستند. این عضو حلقه کیان- حلقه ای که نقش اساسی را در به بازی گرفتن خاتمی در سال ۷۶ ایفا کرد- آنگاه می نویسد: از سوی دیگر آیا اصلاح طلبان در محدوده های خاکستری و حتی روشن ظرفیت جنگیدن دارند یا خیر؟ آیا کاری از دستشان برمی آید؟ آیا نشانه ای برای باز شدن فضا وجود دارد؟ ریزش های مربوط به اصلاح طلبان نیز صورت گرفته و حکومت برای حفظ انسجام درونی ابایی از پرداخت هزینه ندارد. اگر تصور بخشی از مخالفان آن است که ممکن است در صورت شرکت در انتخابات فرصتی برای حرکت هایی مثل جنبش سبز فراهم شود دستگاه های امنیتی رژیم را دست کم گرفته اند. آنها با درسی که از تحولات سیاسی سال ۸۸ گرفته اند نخواهند گذاشت انتخابات به فرصتی مشابه تبدیل شود.
مجید محمدی که از رونق گرفتن انتخابات عصبانی به نظر می رسید افزوده است: آیا مشارکت و رقابت در این بیعت، اخلاقی و عقلانی است؟ اگر در حالی که نامزدهای دوره قبل اصلاح طلبان در حصر خانگی و فعال ترین نیروهایی که در دوره قبل مشارکت داشتند اکنون در زندان هستند گروهی که می گویند به آرمان های اصلاح طلبی وفادارند در بیعتی که شرایط آن تغییر نکرده شرکت کنند، افکار عمومی چه تلقی ای از آنان پیدا خواهد کرد؟ آیا این همخوان است با رفاقت و هم پیمانی؟ آیا این که گروهی از اصلاح طلبان در دوره های گذشته چنین جفایی (در چارچوب اخلاق دوستی، و نه اخلاق فلسفی و عرفانی) علیه هم جناحی های خود روا داشته اند توجیه کننده جفای این دوره است؟ آیا نداشتن خط قرمز یا اصول، بخشی ضروری از فعالیت سیاسی است؟ اصلاح طلبان باید به این سؤال مبنایی پاسخ دهند که حکومت به چه اقدامی دست زند، آنها از این ماجرا کنار خواهند کشید؟