به گزارش پارس، مرتضی نبوی در گفت وگو با نسیم می گوید:

* شرایط برای انتخابات ۹۲ مثبت است و دلیلم هم حماسه ۲۲ بهمن سال جاری است؛ چراکه همه فشارهای دشمن با این هدف اعمال می شود که مردم را از نظام جدا کرده و پشتوانه نظام را که ملت است از آن بگیرد اما پیوندی که میان امت و امامت بسته شده است و بصیرت مردم این توطئه ها را خنثی می کند. حماسه ۲۲ بهمن به این توطئه ها تیر خلاص زد.

* دشمن مسلما به انتخابات ۹۲ به واسطه اینکه اولین انتخابات ریاست جمهوری بعد از فتنه ۸۸ است، چشم دوخته است تا بتواند غائله ای را قبل از اینکه ما به انتخابات برسیم، برپا کند و نگذارد که انتخابات برگزار شود. برگزاری انتخابات در وقت تعیین شده و در یک محیط آرام و شرایطی با ثبات و پرامید به آینده باید برگزار شود چراکه همواره از افتخارات نظام این بوده که انتخابات های بعد از انقلاب همیشه در وقت تعیین ‎ شده خود برگزار شده است.

* عده ای زمانی در داخل نظام بودند و دست به ساختارشکنی زدند ولی به نتیجه نرسیدند. یک زمان شانس خود را در ۱۸ تیر ۷۸ امتحان کردند، زمانی در فتنه ۸۸ ولی نهایتا ملت از تمامی این بحران ها عبور کرد.

* امروز بقایای جریانات ساختارشکن موجود است و فعالیت هایی را انجام می دهند.

* در مقطع انتخابات ۸۸ اگر بحث تقلب را مطرح کردند، در انتخابات آتی نیز بحث انتخابات آزاد را مطرح می کنند. مسئولان و مردم باید مراقب باشند که این مسائل منجر به زمینه سازی و ایجاد فتنه ای دیگر نشود؛ البته ما در شرایطی هستیم که تجارب زیادی از فتنه ۸۸ اندوخته ایم و اگر آن زمان برخی مسئولان و مردم آماده نبودند ولی مردم تجربه های زیادی را کسب کردند که نتیجه آن منجر شد به حماسه ۹ دی ۸۸.

* ما در جریان اصولگرایی شاهد یک طیف بندی هستیم که این را در انتخابات مجلس هشتم و نهم هم دیدیم. در انتخابات مجلس هشتم ما شاهد سه قطب جبهه پیروان خط امام و رهبری، جمعیت ایثارگران و رهپویان بودیم. در انتخابات مجلس نهم نیز از دل" رایحه خوش خدمت" جبهه پایداری بیرون آمد و یک رقابتی میان این جبهه و جبهه متحد اصولگرایی ایجاد شد.

* وضعیت فعالیت و آرایش اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری خیلی روشن نیست زیرا امروز دچار بحران رهبری هستند و کسانی از آنها که ابتکار عمل در دستشان بود برای چندمین بار دچار ساختارشکنی شدند و دیگر مقبولیتی در سطح جامعه ندارند. برخی از چهره های اصلاح طلب هستند که تکلیفشان را با فتنه مشخص نکرده اند و برخی دیگر نیز که مرزبندی انجام دادند خیلی صاحب نام در این جریان نیستند.

* در جریان اصلاحات ما سه طیف را می بینیم؛ یک طیف طرفدار تحریم انتخابات هستند و حرف های گزافه سال ۸۸ را می زنند. طیف دیگر در حد وسط قرار دارند و فتنه گران را تایید می کنند و خواهان آزاد ی شان هستند و ساختارشکنی را محکوم می کنند و طیف سوم نیز از اصلاح طلبان بر شرکت در انتخابات تاکید می کنند.

* با توجه به حساسیتی که منصب ریاست جمهوری دارد و نقشی که در پیشبرد امور برای آن در نظر گرفته شده است باید کاملا قابل اعتماد و در حقیقت" پایبند به ولایت فقیه" بوده و آن را در صحنه عمل اثبات کرده باشد. یکی دیگر از شاخصه های رئیس جمهور آینده، " توانمندی" کاندیدای مورد نظر برای برعهده گرفتن بار سنگین مسئولیت ریاست جمهوری است و این مستلزم تجارب مدیریتی است. برخورداری از" تقوا و اخلاق سیاسی و دارا بودن اعتدال رفتاری" نیز از جمله شاخصه های مهم رئیس جمهور آینده است.

* رمز پیروزی و پیشرفت، در استقامت بر ارزش های انقلاب است که متاسفانه برخی ها که مدعی کاندیداتوری هستند به نظر می آید که می خواهند گفتمان سازش و ذلت را جایگزین گفتمان عزت و مقاومت کنند.

* آقای عسگراولادی همواره در اظهارات اخیرشان گفتند که نظر شخصی خود را بیان می کنند و این نظر هیچ ارتباطی به احزاب و جبهه های منتسب به ایشان ندارد. بنابراین این موضع را نباید به جریان اصولگرایی تسری بدهیم چراکه منطقی و صحیح نیست. مواضع خاص آقای عسگراولادی مورد استقبال افرادی از جریان اصلاحات قرار گرفت اما افرادی در جریان اصولگرایی مواضع ایشان را تایید و تکرار نکردند. برخورد با آقای عسگراولادی دو نوع بود؛ برخی اهانت آمیز برخورد کردند و عده ای دیگر نیز با حفظ احترام وی صحبت هایش را نقد کردند. این مواضع منشاء اختلاف نظر زیادی در میان گروه های اصولگرایی نشد.

* هدف افرادی که آمدند و ائتلاف سه گانه را تشکیل دادند این بود که به یک کاندیدای واحد اصلح برسند. فکر می کنم جبهه پایداری کاندیدایی را در انتخابات معرفی می کند و از این طرف نیز یک ائتلاف شکل می گیرد و از طرفی هم اشخاصی مانند محسن رضایی مصرند که در صحنه رقابت انتخاباتی حضور داشته باشند. اگر اصولگرایان بتوانند یک کار جمعی کنند و پیمان ببندند که براساس ارزیابی ها و شاخص ها یک نفر کاندیدا بشود و دیگران هم کمک کنند تا یک دولت کارآمد داشته باشیم، بهترین استراتژی برای جریان اصولگرایی است. این امر باعث جلب اعتماد مردم می شود و از شکسته شدن رای جلوگیری می کند.

* وجود دو طیف در جریان اصولگرا را مفید می دانم؛ یک طیف جبهه پایداری است با پشتیبانی معنوی آیت الله مصباح یزدی که دارای پشتوانه فکری موسسه امام خمینی (ره) است و طیفی هم با رهبری معنوی آیت الله مهدوی کنی که دانشگاه امام صادق (ع) را به عنوان پشتوانه فکری به همراه دارد. این اتفاق اگر کاملا جا بیفتد برای جریان اصولگرایی مفید و مثبت است.

* انتقاد من به برخی دوستان جبهه پایداری این است که مطلق نگر هستند و خودشان را قبول دارند و رقیب خود را که اصولگرا هم هست، نفی می کنند. این تفکر و عملکرد منجر به بداخلاقی در عرصه سیاسی و حوادثی چون ۲۲ بهمن شهر قم و تخریب یک چهره اصولگرای دیگر می شود.

* واژه انتخابات آزادی که از جانب هاشمی رفسنجانی مطرح شده است این شائبه را به وجود می آورد که اگر این انتخابات مورد نظر و مطلوب وی نبود بنابراین آزاد نیست. همانطور که زمانی تقلب در سال ۸۸ رمز فتنه بود، این واژه هم ظرفیت این را دارد که رمز فتنه جدید باشد. آقای هاشمی رفسنجانی به دلیل سوابقشان برای خود جایگاه تاثیرگذاری قائل هستند و تلاش دارند که تاثیرگذار باشند و طبعا تلاش دارند که کاندیدایی رای بیاورد که به دیدگاه وی نزدیک باشد.

* دولت وحدت ملی که در نظر آقای هاشمی است یعنی از همه جریان های سیاسی در کابینه خود وزیر داشته باشد.

* همانطور که در سال ۸۴ ورود هاشمی به انتخابات را به صلاح ندانستم، الان هم به طریق اولی صلاح نمی بینم که ایشان وارد انتخابات ۹۲ بشوند؛ البته در عالم احتمالات بعید نیست ایشان احساس تکلیف کنند و وارد عرصه انتخابات بشوند.