به گزارش پارس ، بهنام صفوی با انتشار دو آلبوم موفق توانسته نام خود را به عنوان یکی از ستارگان جدید موسیقی پاپ مطرح کند و با کنسرت های موفق خود نشان داده که خواننده قدرتمندی است که اتفاقاً طرفداران زیادی هم دارد. امروز که این مصاحبه را می خوانید آقا بهنام صفوی وارد دنیای تاهل شده و زندگی مشترک خود را آغاز کرده است. بهنام معتقد است ازدواج حکم موتور محرک زندگی را دارد و می تواند باعث افزایش سرعت پیشرفت انسان شود. آنچه می خوانید اولین صحبت های بهنام صفوی در مورد ازدواج و زندگی مشترک است و البته پرسش هایی که چند سال در دل مان مانده بود… به او و همسرش تبریک می گوییم.

ازدواج، یک تفاهم است

  خیلی از آدم هایی که در عرصه هنر وارد می شوند، با این توجیه که ازدواج مانع پیشرفت می شود از ازدواج فرار می کنند، چه شد که تصمیم به ازدواج گرفتی؟

فکر می کنم یکی از اتفاقات مهم زندگی هر انسانی ازدواج است و هیچ ارتباطی هم به جلوگیری از پیشرفت کاری ندارد اتفاقاً خیلی از مواقع به پیشرفت و رشد انسان کمک می کند. ازدواج یک مرحله جدید در زندگی است و فکر می کنم می تواند به عنوان موتور محرک زندگی عمل کند.

خیلی ها از دوران نوجوانی و اوایل جوانی برای ازدواج شان برنامه ریزی می کنند، تو برای ازدواجت و اینکه مثلاً در چند سالگی ازدواج کنی برنامه ریزی داشتی یا همه چیز اتفاقی بود؟

نه، من برنامه ریزی و تصمیمی برای ازدواج نداشتم و همه چیز با خواست خدا پیش آمد و قسمت بود که ازدواج کنم.

  خیلی از خوانندگان متاهل هستند اما اکثرشان رغبتی برای صحبت در این مورد ندارند و معتقدند رسانه ای شدن این موضوع روی تعداد ططرفدارانشان تاثیر منفی می گذارد، فکر می کنی این سیاست درست است؟

من به سیاست علاقه ندارم و دوست ندارم واردش شوم. (خنده) فکر می کنم این دو موضوع اصلاً ارتباطی به هم ندارد و مردم یک خواننده را به خاطر آثاری که تولید می کنند دوست دارند و حتی تیپ و قیافه هم تاثیر چندانی روی تعداد طرفدار ندارد. اصولاً موسیقی هنر شنیداری است و انرژی از سوی صدای خواننده به مخاطب منتقل می شود و بقیه مسائل در ارتباط مخاطب و خواننده تاثیری ندارد.

  در این مدتی که از ازدواجت گذشته، از زندگی مشترک راضی هستی؟

بله، شکر خدا همه چیز خوب و بر وفق مراد است و در طی این مدت، همسرم تاثیر مثبتی در زندگی کاری ام هم داشته است. به نظر من روزهای زیبایی در انتظارمان است.

  پس از ازدواج ممکن است یک پروژه را که قبلاً قبول نمی کردی، به خاطر پول خوبش قبول کنی و بخوانی؟

برای من تا به امروز چنین شرایطی به وجود نیامده و امیدوارم در آینده هم مجبور به این کار نشوم، چون همیشه کارهایی را انتخاب کرده و انجام داده ام که دوستشان داشته ام و هیچ وقت به خاطر پول کار نکرده ام.

  همسرت را خودت انتخاب کردی یا خانواده؟

انتخاب خودم بود و خانواده عزیزم هم به انتخاب من احترام گذاشتند و من را حمایت کردند.

  ازدواج باعث پیشرفت تو شده یا مسئولیت های جدیدی که در زندگی برعهده گرفته ای باعث شده تمرکزت از موسیقی جدا شود؟

الان دیگر مثل گذشته نیست و مشغله های زیادی در زندگی آدم ها وجود دارد و اتفاقاً ازدواج به ایجاد تمرکز بیشتر در زندگی کمک می کند. انسان مجرد شاید بخش زیادی از وقت خود را به کارهای بیهوده اختصاص دهد، اما ازدواج، انسان را در جهت مدیریت امور یاری می کند. حداقل برای من، این گونه بوده و من نسبت به گذشته با تمرکز بیشتری جلو می روم. اگر چه مسئولیت های جدیدی هم به مسئولیت های قبلی که در زندگی داشتم اضافه شده است اما هیچ تاثیر منفی روی کارم ایجاد نشده است.

پرسش های موسیقی

  پس از موفقیت آلبوم « عشق من باش» انتظار می رفت بهنام صفوی کنسرت های زیادی را برگزار کند، اما این اتفاق نیفتاد، چرا؟

عشق من باش با مشکلاتی در زمینه مسائل مربوط به پخش مواجه بود که آن اوایل با مشکلاتی مواجه شدیم و برای حل این مشکل یک بازه زمانی وقت صرف کردیم. از طرفی برای اجرای کنسرت ها باید با تهیه کننده آلبوم اولم یک سری توافقاتی انجام می دادم که این موضوع هم در تاخیر برگزاری کنسرت های من بی تاثیر نبود. البته در همان روزها هم چند اجرا در تهران و چند شهر مثل اهواز داشتم. شکر خدا توانستم مسائل و مشکلات را بدون حاشیه و ایجاد اتفاقی خاص حل کنم و رضایت تهیه کننده آلبوم را هم جلب کردم و در کمال آرامش و دوستی همه چیز خاتمه پیدا کرد. اما این پروسه یک مقدار زمان برد، از این رو تصمیم گرفتم تور گسترده کنسرت هایم را بعد از انتشار آلبوم دوم آغاز کنم که شکر خدا این اتفاق هم افتاد و در تهران و شهرستان های مختلف برنامه های خوبی داشتیم. همین چند روز پیش هم در اهواز و شهر ماهشهر (که سال ها در آن زندگی کردم) به اجرای برنامه پرداختیم.

  شرایطی که در مورد توافق با تهیه کننده « عشق من باش» گفتی برای خیلی از خواننده ها مثل « رضا صادقی» یا « محسن یگانه» پیش آمد که با جنجال رو برو بود اما من شنیدم که تو با پرداخت ۲۰۰ میلیون تومان و به قول خودت در کمال آرامش و دوستی، مشکلت را حل کردی، در این مورد برای مان بگو.

البته در مورد مبلغی که گفتی باید بگویم که این یک توافق بین ما بود. اما واقعیتش این است که من با تهیه کننده آلبوم « عشق من باش» قراردادی منعقد کرده بودم و چون امضای من پای این قرارداد بود، من موظف بودم تا رضایت ایشان را برای ادامه کارم جلب کنم. اگر این پول را پرداخت نمی کردم و وارد مسائل دادگاه و… می شدم خودم، از خودم ناراحت بودم چون فکر می کنم یک هنرمند، در وهله اول برای کار کردن نیاز به آرامش و فضایی آرام دارد. من اگر می خواستم وارد یک سری مسائل شوم قطعاً از آرامش و تمرکز فاصله می گرفتم و در این شرایط کار کردن، برایم چندان آسان نبود.

  پس با رضایت کامل آن مبلغ را پرداخت کردی…

بله، واقعاً این کار را با رضایت انجام دادم. من بارها به این مسئله اشاره داشته ام که آقای مشایخی (تهیه کننده آلبوم عشق من باش) کمک زیادی در پیشرفت و شکل گرفتن کارهای من داشته و فکر می کنم وقتی این آلبوم مورد استقبال و لطف مردم قرار گرفت، صورت خوشی نداشت که بخواهم به خاطر مسائل مالی به قول معروف ایشان را دور بزنم. الان هم که داریم با هم صحبت می کنیم کل حساب من با ایشان تسویه شده و با خیال راحت و آرامش در حال ادامه فعالیتم هستم.

  وقتی می خواستی به سمت موسیقی بیایی، پدر و مادرت مخالفتی نداشتند؟

قطعاً از سوی خانواده مخصوصاً مادرم حمایت شدم. وقتی که سن و سال کمی داشتم، مادرم یک سری کاست های آموزشی در مورد پیانو نوازی و تئوری موسیقی برایم تهیه کرده بود و اصرار هم داشت که موسیقی را دنبال کنم و بتوانم ساز بزنم.

  این نگاه مثبت به موسیقی از کجا ناشی می شد؟

خب، خانواده ام علاقه من به موسیقی را دیده بودند و دوست داشتند این استعداد و علاقه شکوفا شود.

  خانواده ات در تهران زندگی می کنند؟

نه، الان در اصفهان سکونت دارند.

  پدر و مادرت در اولین کنسرتی که داشتی در سالن بودند؟

بله، در کنسرتی که در برج میلاد داشتم، و برای اولین بار روی استیج قرار گرفتم، پدر و مادرم هم در سالن بودند. آن شب استرس زیادی داشتم اما از طرفی خوشحالم بودم که این اتفاق برای اولین بار در حضور پدر و مادر عزیزم می افتد.

  در ماهشهر که کنسرت داشتی، دوستان دوران کودکی ات را هم در سالن دیدی؟

بله، خیلی از دوستان دوران مدرسه و هم محلی هایم را در سالن دیدم واقعاً حس زیبایی به من منتقل شد. امیدوارم بتوانم هر چند وقت یک بار در شهر خودم روی سن بروم و با مردم خوب ماهشهر دیدار داشته باشم. کنسرت ماهشهر برای من خیلی متفاوت بود و شکر خدا اتفاقات خوبی هم در این کنسرت افتاد.

  چه دلیلی باعث که با مشایخی ادامه ندهی؟

همانطور که گفتم پخش آلبوم از طرف این شرکت با مشکل مواجه شده بود این شرکت در آن زمان قادر به ادامه فعالیت نبود و با توجه به مسائلی که پیش آمده بود شرایط ادامه همکاری هم فراهم نبود.

  و چی شد که شرکت آوای هنر و محمد جلیل پور را برای همکاری انتخاب کردی؟

شاید اغراق نباشد بگویم که در آن ایام از اکثر تهیه کنندگان و شرکت های فعال عرصه موسیقی پیشنهاد همکاری داشتم، اما با توجه به معیارهایی که در ذهن داشتم و همین طور حرفه ای بودن و سابقه درخشانی که آقای جلیل پور در عرصه موسیقی داشتند باعث شد که برای ادامه فعالیتم با شرکت آوای هنر وارد همکاری شوم.

  قراردادی که با « آوای هنر» بستی هم شبیه قراردادت با مشایخی است؟ یعنی اگر یک زمانی بخواهی با این شرکت هم قطع همکاری کنی باید مبلغی پرداخت کنی؟

یک سری مسائل در قرارداد هست که فکر می کنم اگر در مورد صحبت نکنیم بهتر است.

  چرا قراردادهای موسیقی همیشه به صورت یک طرفه به نفع تهیه کننده هاست؟

این اتفاق معمولاً برای خوانندگانی که کارشان را تازه شروع کرده اند می افتد که دلیلش را هم باید در عدم آگاهی خواننده جستجو کرد. البته اگر نگاه منصفانه ای هم داشته باشیم این حق تهیه کننده است که بتواند از سرمایه گذاری روی استعدادهای جوان برداشت مالی هم داشته باشد. به هر حال تولید آلبوم اول هزینه و مشکلات مختلفی به همراه دارد و برای تهیه کننده، نوعی ریسک محسوب می شود به همین دلیل هم هست که می گویم تا حدی این حق تهیه کننده است که وقتی آلبوم جواب می دهد یک سود مالی برای خودش در نظر بگیرد.

  به نظرت ایجاد چنین مشکلاتی به دلیل عدم داشتن تعریفی درست از تهیه کنندگی، نیست؟

موافقم، اما از آنجایی که ما تعریف درستی از تهیه کنندگی و مدیر برنامه بودن نداریم، با مشکل مواجه می شویم. تعریف « تهیه کننده» در کشورهای دیگر با تعریفی که ما از این عنوان داریم تفاوت بسیار زیادی دارد. در ایران اغلب اوقات به کسی می گویند « تهیه کننده» که روی « آدم های مشهور» سرمایه گذاری می کند، اما در سطح جهانی تهیه کننده ها روی آدم های مستعد سرمایه گذاری می کنند و او را به یک ستاره تبدیل می کنند. ستاره در حالت عادی پولساز است و کسی که روی آن سرمایه گذاری می کند، کار خاصی انجام نداده، متاسفانه در ایران این موضوع وجود دارد که به آدم هایی که صرفاً پولدار هستند تهیه کننده می گویند، در صورتی که این اشتباه است و از آن اشتباه تر کسانی وارد کنسرت گذاری می شوند که عقبه ای در موسیقی ندارند. این موضوعات به روند کلی موسیقی ضربه وارد می کند.

  نظر و نگاهت در مورد حاشیه چیست؟

من فکر می کنم هر کسی باید کار اصلی خودش را انجام دهد. من هیچ وقت اهل حاشیه نبوده و نیستم چون فکر می کنم مسائل حاشیه ای باعث از بین رفتم تمرکزم می شود و من را وارد دنیایی می کند که شاید اصالاً به نفعم نباشد. البته شاید حاشیه در کوتاه مدت جذابیت داشته باشد و باعث دیده شدن فرد بشود، اما بعد از مدتی، همان حاشیه به عنوان یک امتیاز منفی در کارنامه کاری شما به ثبت خواهد رسید.

من معتقدم بزرگترین سرمایه آدم ها، در زندگی این است که انسان دیگران را از خودشان راضی نگه دارند و بتوانند بدون حاشیه اموراتشان را انجام دهند. نباید نگاه ما به کوتاه مدت باشد و باید کمی آینده نگر باشیم…

  اما خیلی از همکاران تو، هر چند صباح یک بار برای خودشان حاشیه درست می کنند تا بیشتر به چشم بیایند، تو علیرغم اینکه حاشیه های مختلفی برایت ساخته شده (از ماجرای رضا صادقی تا نامه زانیار) اما هیچ وقت تن به حاشیه نداده ای، چرا؟

هیچ کدام از این حواشی که گفتی را من خودم به وجود نیاوردم و اشتباهات و سوء تعبیرهایی انجام شده بود که من این سوء تفاهمات را در حریم شخصی خودم، برای دوستانم شفاف کردم تا مشکلات بدون حاشیه حل شود. من فکر می کنم کار ما موسیقی و خوانندگی است و تمام تلاش مان باید این باشد که کارهای خوبی بسازیم تا مخاطبین مان راضی باشند، همین! فکر می کنم مخاطب موسیقی دوست دارد شاهد آلبوم ها و کنسرت های با کیفیت باشد و این حواشی جذابیت چندانی برایش ندارد. به شخصه معتقدم خیلی از مسائل اصلاً نیازی به رسانه ای شدن ندارد و نباید با مطرح کردن آن ذهن مردم را مشغول کرد.

  مثلاً نامه ای که زانیار منتشر کرد به نوعی حمله علنی به تو بود، اما تو در این مورد هم رسانه ای وارد عمل نشدی، چرا؟

چون از این مسئله زمان نسبتاً زیادی گذشته است، زیاد علاقه ای ندارم دوباره در موردش صحبت کنیم، اما واقعاً موضوع خاصی نبود. قطعاً « زانیار خسروی» تاثیر به سزایی در شنیده شدن آلبوم « عشق من باش» داشت. با توجه به اینکه ملودی قطعه عشق من باش را ساخته بودم، با شاعران زیادی برای سرودن ترانه این تراک صحبت کرده بودم، اما تنها کسی که توانست با شعر فوق العاده اش نظر من را جلب کند، « زانیار خسروی» عزیز بود. مجموعه کسانی که در آلبوم « عشق من باش» در کنار هم زحمت کشیدند، مجموعه خوب و منسجمی بود که از سیروان، زانیار، شهاب رمضان و من تشکیل شده بود. هم در آلبوم اول و هم در آلبوم دوم، من از همکاری با این تیم رضایت کامل داشتم اما پس از مدتی شاید یک سری حرف هایی که از بیرون وارد مجموعه شد و حتی حسادت هایی که وجود داشت، باعث ایجاد برخی مشکلات جزیی شد، اما هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است و هنوز هم با هم دوستیم و همکاری ما ادامه خواهد داشت.

  نتیجه ای که از آلبوم دوم تو، « آرامش» به دست آمد به اندازه بازخوردهای « عشق من باش» برایت دلپذیر بود؟

قطعاً از نتیجه آلبوم راضی هستم. همانطور که می دانی هیت شدن آهنگ هایی که آرام است، نسبت به آهنگ های اکتیو یک مقدار سخت تر است اما با توجه به استقبالی که مردم از آهنگ آرامش داشتند، به نظرم می توان نمره قبولی به آلبوم دوم داد. در این آلبوم من به سراغ سبکی متفاوت تر از سبک موسیقی آلبوم اول رفتم و دوست داشتم یک سری فضای جدید را تجربه کنم و فکر می کنم تا حدی هم به نتایج دلخواهم رسیدم.

  در این آلبوم دو تراک وجود داشت که قبل از انتشار آلبوم، منتشر شده بود. این موضوع یک نوع ریسک نبود؟ به هر حال طرفدار تو آلبومت را می خرد تا آهنگ های جدیدی از تو بشنود…

من خودم هم موافق قرار دادن آهنگ هایی که قبلاً منتشر شده، در آلبوم نیستم، اما در « آرامش» من به نوعی مجبور شدم این کار را انجام دهم. حدود سه سال کار من با وقفه مواجه شده بود و من هم به خاطر ارادت و علاقه ای که به مخاطبینم داشتم، تصمیم گرفتم در این فاصله چند آهنگ از آهنگ هایی که برای آلبوم آماده کرده بودم را به صورت تک تراک منتشر کنم. انشاءالله… در آلبوم جدیدم دیگر شاهد این اتفاق نخواهیم بود و فضایی کاملاً جدید را تجربه خواهیم کرد.

گفتی که سه سال وقفه در بین فعالیتت داشتی، فکر می کنی چه دلیلی باعث شد که در این سه سال فراموش نشوی و جایگاهت در بین ستاره های پاپ دست نخورده باقی بماند؟

اول از همه لطف خدا و بعد محبتی که مردم نسبت به من دارند بدون شک مهمترین دلیل این ماجراست.

  امسال در آلبوم « دلصدا» هم حضور داشتی، به جز موضوع جنگ که برای همه ما قابل احترام است، از کلیت کار راضی بودی؟

در چهارچوبی که به عنوان کار گروهی در کشور ما تعریف می شود، فکر می کنم « دلصدا» کار خوب و دلچسبی بود و اتفاقات خوبی هم برایش افتاد.

  در آینده ممکن است باز هم در آلبوم های گروهی شرکت کنی؟

نمی دانم، باید ببینم چه شرایطی در آینده پیش خواهد آمد، تا با فکر و تامل در موردش تصمیم بگیرم.

  از آلبوم سوم چه خبر؟

کارهای آلبوم بعدی را با قدرت آغاز کرده ام و الان که داریم با هم صحبت می کنیم، مرحله انتخاب « ترانه» به پایان رسیده است و در نهایت ترانه هایی که دلخواهم بود را برای استفاده در آلبوم بعدی انتخاب کردم.

  چرا اینقدر دیر کارهای آلبوم را آغاز کردی؟

فکر نمی کنم زیاد زمان را از دست داده باشیم. دقیقاً دو ماه بعد از انتشار آلبوم « آرامش» کارهای مربوط به تولید آلبوم سوم را آغاز کردیم. اما از آنجایی که من حساسیت خاصی روی ترانه های آلبوم دارم، حدود ۹ ماه طول کشید که ۹ ترانه مورد نظرم را پیدا و انتخاب کنم و انشاءالله اگر همه چیز خوب پیش برود سال آینده آلبوم را منتشر خواهیم کرد.

  اسم آلبوم مشخص است؟

نه هنوز نامی برای آلبوم سوم انتخاب نکرده ام اما چیزی که در مورد این آلبوم می توانم بگویم این است که خیلی بیشتر از دو آلبوم قبلی به این آلبوم امیدوار هستم و فکر می کنم از « عشق من باش» و « آرامش» خیلی بهتر و موفق تر خواهد بود.

  دو آلبوم اولت ۹ تراک داشت و طبق گفته خودت، آلبوم بعدی هم ۹ آهنگ خواهد داشت، انگار علاقه خاصی به عدد ۹ داری، نه؟

بله در زمینه تعداد تراک های آلبوم به عدد ۹ علاقه دارم و فکر می کنم نسبت به تایمی که برای آلبوم در اختیار داریم، این تعداد آهنگ مناسب است.

  یعنی تعداد قطعات را اینطور در نظر می گیری، تا دستت برای ساخت آهنگ هایی مثل تراک ۹ آلبوم آرامش (که حدود ۳ دقیقه اول آن موسیقی بی کلام بود) باز باشد؟

هنوز در مورد تنظیم هایی این چنینی در آلبوم بعدی به نتیجه نرسیده ام، اما در آلبوم قبلی تصمیم داشتم که یک کار کلاسیک انجام بدهم که خوشبختانه مورد استقبال هم واقع شد و خیلی از آدم هایی که موسیقی را چندان تخصصی هم دنبال نمی کنند، این آهنگ را دوست داشتند.

  حرفی مانده که برایمان بگویی؟

سال نو را به مردم خوب مان تبریک می گویم و امیدوارم، همیشه شادی و سرور در انتظار مردم عزیزمان باشد.

منبع: مجله آرمانی