یکی از مهمترین نکات در حفظ جایگاه رهبری و ریاست هر جامعه جهت ارتقای موقعیت اجتماعی و محبوبیت عمومی او ارائه تصویر مناسب و ذهنیت رسانه ای مثبت است. حتى کشورهایی که رهبرانشان روحیات مردمی و روابط انسانی ندارند با استخدام کارشناسان خبره و به کارگیری انواع مکر و حیله رسانه ای می کوشند تا تصویری مطلوب از او ارائه کنند.البته رهبری ما که پس از انقلاب شخصیت روحانی و مردمی دارد نیازمند بازی و معرکه های ساختگی رسانه ای نیست ، ولی واقعا انصاف نیست که همان واقعیت موجود را هم کتمان کنیم. هم امام راحل و هم آیت ا… خامنه ای به دلیل سابقه حوزوی و پیشینه منبری و تبلیغی و مذهبی در بافت مخاطب عام زندگی کرده و بالیده اند و خاستگاه مردمی دارند و همیشه در زندگی خود با طبقه های مختلف مردم روابط عاطفی و صمیمی داشته اند و در دوره رهبری آنان لحظه های بی نظیری از تواضع و فروتنی و مردم داری و توجه به محرومین به چشم می خورد که حتى شبیه آن در دیگر رهبران و رؤسا دیده نمی شود. ظلمی که اکنون  به رهبری می شود این است که هم آن لحظه های بی نظیر و پراثر برای مردم به تصویر در نمی آید و هم  گاه به دلیل رعایت ملاحظاتی ( که بیشتر اوقات رعایت آن ها هم ضروری و قابل درک است ) ممکن است چهره ای دور از مردم در ذهن ها تصویر شود.

وقتی تصاویر دیدار دانشگاهیان با رهبری در ایام ماه مبارک رمضان را از سیما دیدم خیلی دلم سوخت. یاد پارسال افتادم که در دیدار و افطار دانشگاهیان حضور داشتم. اگر سال گذشته حال و هوای صمیمی و باورنکردنی سر سفره افطار و گفتگوی خودمانی آقا با اساتید و بگو و بخندشان را ندیده بودم و آن شب مثل دیگران فقط عکس و فیلم دیدار را می دیدم با خود می گفتم چرا این فضا این قدر خشک و رسمی است ؟ چه تهدیدی از طرف کدام یک از حضار احساس می شود که محافظان با این حالت روبه روی جمعیت ایستاده اند؟ آن هم جمعیتی که شناخته شده هستند و مهمانانی که به نام دعوت شده اند و از لایه های بازرسی و حفاظت گذشته اند!

بعد با خودم فکر کردم حالا اگر قرار بود مثلا اوباما با اساتید دانشگاهی دیدار داشته باشد برای بازنمایی تصاویر و گزارش های آن دیدار چه می کردند؟ یادم افتاد دیدار اوباما با نظامیان و حضورش در دانشگاه و سرزدنش به کتابفروشی و رفتنش برای سفارش همبرگر و ... با اینکه می دانیم بخش عمده ای از این تصاویر برنامه ریزی و طراحی شده است و آنها ده برابر ما محافظ و دوربین و کنترل دارند اما می دانند چگونه پنهانش کنند و به جای القای ناامنی احساس امنیت و آرامش و اعتماد را به بیننده انتقال دهند.   

حالا اینجا ما گوهری بی نظیر و قیمتی مثل رهبر فرزانه انقلاب را داریم ولی به جای اینکه این گوهر تابناک را در بسته بندی مناسب و جذاب عرضه کنیم به دلیل ملاحظاتی که در بسیاری موارد نیز ضروری است ، ناخواسته وبی آن که توجه داشته باشیم به گونه ای عمل می کنیم که تصویری غیرواقعی از منش رهبری ارائه شود. به عنوان مثال چند نفر را جلوی صف دانشگاهیان و اساتید ایستانده ایم ، در حالی که شاید دلیل اصلی این مسئله این باشد که مثلا ممکن است کسانی از روی محبت تلاش کنند خود را به نزدیک رهبری برسانند یا ...، اما تصویری که از تلویزیون پخش می شود این حس را ایجاد می کند که گویی از خطری نگرانیم و از تهدیدی می هراسیم!از تلویزیون این تصویر را چنان نشان می دهیم که انگار اینها جان رهبر را تهدید می کنند ، اما چند دقیقه بعد موقع نماز و افطار همین افراد دور رهبری حلقه زده و با او صمیمانه گفتگو می کنند و در کنار هم افطاری می خورند! اما متأسفانه جز گزیده هایی کوتاه برای پخش خبر مخاطبان از این دیدار چیزی نمی بینند ومعمولا آن صحنه های زیبا کمتر دیده می شود و تصاویر همان حالات رسمی و تشریفاتی در ذهن مخاطب باقی می ماند .