پايگاه خبري تحليلي «پارس»- آيت‌الله علامه جوادي آملي- در كنار سفره مهماني خداي سبحان كه با نزول قرآن از بندگانش پذيرائي می‌كند و در كنار مائده عترت طاهرين كه با حديث قُدسي و سنّت معصومانه آنان از بندگان خاص خود ضيافت به عمل می‌آورد؛‌ شما برادران و خواهران بزرگوار، مخصوصاً جوانها روز را به ضيافت روزه باريتعالي گذرانده‌ايد، شب را به عبادت و تهجّد و عرض ولايت سپري كرده‌ايد. به سحر شب رسيده‌ايد، كه فيضش از ديگر مقاطع شب برتر و بالاتر است.

 ولي عصر (عج)؛ مهماندار ملائكه
ليلة قدر رائحه‌اي دارد كه اگر كسي بوي شب قدر را استشمام كرد، بوي بهشت به مشامش رسيده است. دشمنان دين براي اينكه با قرآن ناطق مبارزه كنند، اصل عظمت ليله قدر را به دست فراموشي سپرده‌اند. عدّه‌اي منكرند و بر اين پندار باطلند كه با رحلت رسول اكرم (ص)، شب قدر هم رخت بر بسته است و ديگر قدري نيست! زيرا با انكار ليله قدر، ولايت را و عظمت وليّ هر عصري و امام آن زمان را در هم شكسته‌اند و ائمه (عليهم السَّلام) به ما تأكيد كرده‌اند، اصرار كرده‌اند كه شب قدر را با ولايت اهل بيت زنده نگه بداريد و با ديگران به عنوان شب قدر احتجاج كنيد، بگویيد: چون شب قدر هميشه هست، در تمام ماه مبارك رمضان شب قدر هست و در تمام شب‌هاي قدر فرشتگان نازل می‌شوند و فرشتگان مقدّرات و معارف را از آسمان به زمين می‌آورند ؛ مهماندار اين همه فرشته‌ها كيست؟ آنكه همه معارف و مقدّرات را از ملائكه تحويل می‌گيرد، كيست؟ آيا در زمين وليّ زمين و زماني هست كه مهماندار ملائكه باشد يا نه؟! حتماً در هر عصر و در هر زميني وجود مبارك ولي‌عصر حضور و ظهور دارد، تا مهماني همه فرشتگان را كه مقدّرات آسماني را به همراه دارند، تحويل بگيرد. 

سهم مهم دعا در تنظيم مقدّرات شب قدر
مقدّرات با دعا و نيايش و صله رحم و صدقه و احسان قابل تغيير است. آنچه در شب قدر می‌گذرد، اين است كه اگر فلان كس اين راه را طي كند، با اين امور خير مأنوس باشد؛ فلان خير هم به او می‌رسد. لذا نيايش و دعا در شب قدر، مناجات با خدائي كه مُبدّلُ السّيئاتِ بِالحَسَنات(1) است؛ سهم مؤثري در تغيير برنامه‌هاي گذشته دارد. آينده را با همين نيايش‌ها و دعا و تصميم و عزم نشأت گرفته از اين نيايش و دعا می‌توان ساخت و بايد هم ساخت. 

گفتند: ليله قدر هم فضايش و لطافت هوایش، لطافت بهشت است و هم رائحه دل‌انگيز بهشت دارد. اگر در شما حالتي پديد آمد كه احساس نشاط ملكوتي كرديد ولو يك لحظه؛ همان يك لحظه را مغتنم بشمريد، زيرا معلوم می‌شود پرده كنار رفت؛ و پشت پرده را كه اسرار غيبي است، نشان داده‌اند. براي برخي‌ها از اوّل شب تا آخر شب اين حالت پديد می‌آيد، براي بعضي‌ها در پاسي از شب، براي برخي‌ها مثل برق خاطف زود می‌گذرد؛ ولي بالأخره شب قدر هواي او هواي بهشت و بوي او بوي بهشت است. زيرا مجموعه قرآن و عترت در شب قدر ظهور خاص دارند. 

اجابت همه انسانها، حتّي افراد خدانشناس در (شب قدر) 
در اين شب خدا هيچ مهماني را بدون اجابت از در خانه ضيافت خود محروم نمی‌كند. زيرا خداي سبحان نخوانده را می‌پذيرد، چه رسد به خوانده‌ها را! آنها را كه ذات أقدس إله به رسميّت نمی‌شناسد، به آنها پاسخ مثبت می‌دهد، چه رسد به كساني كه در پيشگاه خدا و قرآن و عترت معروفند. در دعاهاي ماه رجب خوانده‌ايم كه ذات أقدس إله به كساني كه خدانشناسند، محبت دارد؛ چه رسد به خداشناسان! در دعاهاي ماه پربركت رمضان هم می‌خوانيم: خدايا! تو دعوت كرده‌اي، تو ناخوانده‌ها را می‌پذيري، چه رسد به دعوت شده‌ها!! تو دعوت كردي، گفتي: بخوان. ما هم آمديم، تو را می‌خوانيم؛ ممكن نيست تو به وعده‌ات اجابت نكني. اينكه در دعاها می‌گوئيم: خدايا! به وعده‌ات عمل كن؛ اين نه براي آن است كه ذات أقدس إله (معاذالله) خُلف وعده می‌كند! خُلف وعده حكيم، محال است، گرچه خُلف وعيدش ممتنع نيست. او ممكن است تهديد بكند و بترساند، ولي به تهديدش عمل نكند. اِرعاب بكند، ولي كسي را مرعوب نكند و بگذرد؛ ولي ممكن نيست وعده بدهد، به وعده عمل نكند! 

عدم خُلف وعده الهي نسبت به بندگان
اينكه ما در دعاها به حضرتش عرض می‌كنيم: خدايا! آنچه را وعده دادي عمل بكن؛ نه براي آن است كه او به وعده عمل نمي‌كند، بلكه براي يكي از اين دو نكته است؛ يا ما خود را واجد شرائط وعده او نمی‌بينيم، می‌گویيم‌: خدايا! تو درباره نيكان و بندگان روزگار وعده دادی؛ معلوم نيست كه ما واجد شرائط باشيم، روزه ما مقبول باشد‌! ولي آن وعده‌اي كه به بندگان روزه‌دار دادي، به ما هم بده. يا براي آن است كه گفت‌وگو با محبوب لذيذ است، خود مناجات لذيذ است، خود راز و نياز لذّت‌بخش است؛ نه براي آن است كه او خُلف وعده می‌كند (معاذ الله)! نه براي آن است كه ما واجد شرائط وعده نيستيم! إن شآءَ الله همگان واجد شرائط وعده‌اند، او هم كه خُلف وعده نمی‌كند؛ لكن راز گفتن و زمزمه كردن با محبوب دلپذير است. در چنين فضائي كه همگان گفته‌اند: ياالله، در چنين فضائي كه سالمندان و ميانسالان و نوسالان گفتند: ياالله؛ قرآن خواندند، اشك توسل ريختند و اشك ندامت جاري كردند و ذات أقدس إله هم كه به اين اشك بها می‌دهد؛ زمينه براي رازگوئي با خدا فراهم است. 

استشمام هواي دلپذير بهشتي به وسيله شامه قلب انسان در شب قدر
اينكه عرض شد: گاهي ممكن است در تمام شب قدر انسان هواي بهشت را استنشاق كند يا در مقطعي از شب رایحه بهشت را استشمام كند؛ براي آن است كه برخي در صدر و ساقه شب، قلب شفافي دارند، برخي‌ها در مقطعي از شب دل بهشتي دارند. اوّلين شرط آن است كه قلب ما بهشتي شود، زيرا اگر استنشاق است، با شامّه قلب است كه انسان آن رایحه را، يا آن فضا و هواي لطيف را استنشاق و استشمام می‌كند. قلب بهشتي‌ها از خيانت و كينه و عداوت منزّه است، قلبي است سليم كه با توحيد ناب وارد بهشت شده‌اند؛ نه غير خدا در آن قلب حضور دارد، نه كينه كسي در آن قلب رخنه كرده است! 

طهارت قلب از غبار كينه، وسيله انعكاس «محبوب» در آينه دل 
با چنين دلي إن شآءَ الله با محبوبمان مناجات كنيم. حقّي اگر از كسي بر عهده ماست، تصميم قطعي بگيريم كه آن حق را اداء كنيم. حقّي اگر از ما بر عهده كسي است، هم اكنون مصمّم بشويم كه او را حلال كنيم؛ تا كينه كسي در قلب ما نباشد، بد كسي را نخواهيم. اگر اين قلب شفاف شد، آنگاه آن را به سمت نورُ السَّمواتِ وَالأرض(2) نگه بداريم تا در اين آينه شفاف فيض آن نورُ السَّموات بتابد. آنكه آينه‌اش را غبار‌آلود كرد، چيزي در آينه دلش منعكس نمی‌شود؛ يا آينه شفاف را به سمت غير خورشيد نگه داشت، عكسي از آفتاب در آينه‌اش جلوه نمی‌كند. اين دو كار وظيفه ما بندگان است كه قلب را شفاف و آينه‌گونه كنيم، اوّلاً؛ و به سمت محبوبمان نگه بداريم، ثانياً. اگر اين قلب مثل آينه شد و اگر به سمت (بِكَ يا اَلله) متوجه شد، آنگاه فيض و فوز خاصّ الهي در اين دل مي‌تابد. 

پس اوّلين شرط آن است كه غيرخدا را از صحنه دل بزدایيم و كينه احدي را به دل راه ندهيم. آنگاه از گذشته‌هاي زشتمان نادم باشيم، تصميم قطعي بر تدارك و جبران در آينده بگيريم و بگوئيم : خدايا! در كنار سفره مهماني تو با دست نياز آمدم. هيچ چيزي به همراه نياوردم، مگر احساس مذلّت و بردگي و بندگي و فقر در پيشگاه ملكوتي تو : أنتَ الخالِقُ وَ أنَا المَخلُوق، أنتَ الغَنِيُّ وَ أنَا الفَقير، أنتَ الحَيُّ وَ أنَا المَيِّت(3)؛ اين زمزمه‌ها را كه در طول سحرها در طي اين يك ماه گفتيد و می‌گویيد إن‌شآءَ الله، اينها وسيله‌اي است كه يك انسان سالك را به پيشگاه ذات أقدس إله آشنا می‌كند. با اين اميد كه هرگز او بنده‌اي را نااميد نمی‌كند، با شفيع قرار دادن انبياء و اولياء در كنار صحف آسماني، با شفيع قرار دادن عترت طاهرين (عليهم‌السَّلام) در كنار قرآن كريم، با ذات أقدس إله گفت‌وگو می‌كنيم. 

چگونگي درخواست ادعيه از خداي سبحان در شب قدر
حاجت‌هاي عمومی ‌مسلمانهاي مشرق و مغرب عالم را در درجه اوّل در نظر می‌گيريم، محرومان و مستضعفان جهان اسلامي، مخصوصاً فلسطيني‌هاي مظلوم را در نظر می‌گيريم، محرومان افغانستان و كشورهاي زير سلطه بيگانگان را در نظر می‌گيريم، استقلال و امنيّت و تماميّت أرضي كشور صاحب‌الزّمان و اهل‌بيت، ايران اسلامی ‌را در نظر می‌گيريم؛ بعد از اين حوائج عمومي، سلامتي نظام و مقام معظّم رهبري، صيانت دولت و ملّت و مملكت و تماميّت أرضي، همه اينها را كه در نظر گرفتیم، حوائج خاصّه را از نظر دور نداريد، درمان بيماري بيماران، مخصوصاً جانبازان عزيز، حلّ مشكلات و معضلات دولت و ملّت، رفع نيازهاي فردي و اجتماعي،‌ شفاي بيماري بيماران داخل و خارج و توسعه اقتصادي و اداي ديون و دهها مشكلاتي كه هر كسي با آن روبه‌رو است؛ اينها را در پيشگاه ذات أقدس إله مطرح كنيم، مطمئن باشيم در برابر قدرت بيكران ذات أقدس إله، حلّ همه اين معضلات در طَرَفهُ العِين ميسور و مقدور هست. 

(1)- ر.ك: صحيفه سجاديه/ دعاي 2
(2)- اشاره به:  نور/ 35
(3)- مستدرك الوسائل/ 7/ 446