پايگاه خبري تحليلي «پارس»- آیت‌الله علامه عبدالله جوادی آملی- شخصیت ملكوتی امام حسن مجتبی كه كریم اهل بیت(علیهم الصلاه و علیهم السلام) در سیره و سنت و سریرت آن بزرگوار نهفته است. بیانات نورانی آن بزرگوار همانند قرآن در دو محور اصیل و اصلی دور می‌زند: یكی تعلیم و دیگری تزكیه.

چون جامعه انسانی را اندیشه و انگیزه اداره می‌كند، انسان موجودی است كه متفكر و مختار است با برخی از شئونش می‌اندیشد و با برخی از آن اندیشه‌ها را پیاده می‌كند. اگر این دو شأن انسانی اصلاح بشود، تمدن راستین اسلام كه در تدین او نهفته است، عملی خواهد بود.

اصرار قرآن كریم بر تعلیم و تزكیه بر همین مبناست. انسان نه بیش از این دو شأن شأنی دارد و نه شئون او كمتر از این دو شأن است؛ یعنی می‌اندیشد و برابر آن اندیشه‌اش اراده، نیت، اخلاص و عمل دارد. این تعلیم و تزكیه از همین مجراست. تعلیم مقدمه تزكیه است و تزكیه مقدم بر تعلیم.

آنچه در قرآن كریم به صورت تعلیم و تزكیه یاد شده است، در سخنان نورانی امام حسن مجتبی(ع) طبق نقل ثقه‌الاسلام كلینی(ره) چنین آمده است آن حضرت فرمود: «كونوا أوعیه العلم و مصابیح الهدی».(1)

یعنی شما ـ امت اسلامی ـ نه تنها به طرف علم و به سراغ علم بروید، نه تنها عالم و دانشمند باشید، بلكه ظرفیت وجودی شما ظرف علم باشد؛ وعای دانش باشید، در هویت شما غیر دانش چیزی جا نگیرد، فسون و فسانه را به جانتان راه ندهید، اسطوره و قصه‌های غیر كارآمد را در حریم جانتان جا ندهید. وقتی عالم شدید، جانتان ظرف دانش شد، بكوشید با این دانش و با عمل كردن این دانش، مصباح هدایت باشید و چراغ فروزان هدایت و راهنمایی دیگران، تا نه بیراهه بروید، نه راه كسی را ببندید.

بخشی از دین دعوتی به فراگیری علم می‌كند كه: «اُطلبوا العلم»(2) یا «طلب العلم فریضه»(3) از نظر زمان و زمین تمام عنصرها را محفوف به علم كرده است؛ چه فرمود؟ از نظر زمین تا به چین بروید، عالم بشوید؛ از نظر زمان هم فرمود اگر برای فراگیری علم احقابی از عمر را بگذرانید، بجاست؛ این اصل اول كه «طلب العلم فریضه».

سه علم اصلی
اصل دوم آن است كه چه علمی را فرا بگیریم؟ حوزه‌ها و دانشگاهها در محور چه علومی دور بزنند؟ سه علم را به عنوان علوم اصلی ذكر فرمود كه هر كدام از اینها زیر مجموعه فراوانی دارند. فرمودند: « انما العلم ثلاثه آیهٌ محكمه، أو فریضهٌ عادله، أو سنهٌ قائمه».(4) این سه علم زیر مجموعه فراوانی دارد كه بنا بر این حوزه‌ها و علما و دانشوران دانشگاهها باید این سه علم را محور اصلی قرار بدهند كه مربوط به هویت انسان است.

بعد از اینكه این علوم فرا گرفته شد و نیروی اندیشه تأمین شد و ظرفیت اندیشه به كمال و تمام رسید، انسان موظف است اینها را پیاده كند. مسئله اراده، نیت، تصمیم، عزم كاملاً جدا از مسئله تصور و تصدیق و جزم است. جزم برای عقل نظری عزم برای عقل عملی؛ عقلی كه «عُبد به الرحمن و اكتسب به الجنان».(5)

«عقل عملی» مسئول اراده و نیت و اخلاص و تصمیم و قصد است؛ «عقل نظری» مسئول تصور و تصدیق و قیاس و استقرا و تجربه و مانند آن از مسائل محوری اندیشه است. اگر اندیشه به نصاب رسید، انسان منزه از تقلید این و آن بود، محققانه دانشمند شد و انگیزه هم و عزم هم به نصاب رسید، آنچه را فهمید، عمل كرد، عالم عادل شد، چنین انسانی مشمول بیان نورانی امام حسن مجتبی(سلام الله علیه) است كه طبق نقل كلینی حضرت چنین فرمود: «كونوا أوعیه العلم و مصابیح الهدی»؛ یعنی ظرف دانش و وعای معرفت باشید در بخش اندیشه، و چراغ هدایت باشید در بخش انگیزه. نه تنها راه خود را ببینید، نه تنها راه دیگران را نبندید، بلكه به دیگران راه بدهید، راهنمایی كنید، مصباح هدایت باشید.

اگر از ذوات قدسی اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان مصابیح هدا یاد می‌شود و اگر درباره شخص سید شهدا حسین بن علی(علیهما آلاف التحیه و الثناء) به عنوان مصباح هدایت یاد شد، این مربوط به آن قله هدایت و مصباح بودن است، وگرنه پیروان آن ذوات قدسی سهمی از چراغ هدایت را خواهند داشت.

وجود مبارك كریم اهل بیت فرمود چراغ هدایت باشید «كونوا أوعیه العلم و مصابیح الهدی». اگر جامعه از این محورها بهره حسن و زیبا ببرد و خود را به كمال برساند، تمدنی پیدا خواهد كرد كه در متن تدین او نهفته است و كریم بودن آن ذات مقدس هم بر اثر سخا و جود و بخشش بود كه وجود مباركش بسیاری از نیازمندیهای نیازمندان را برطرف می‌كرد.

اگر این دو عنصر فراهم شد، یعنی جامعه از تقلید به در آمد، محقق شد نه در قبول، نه در نكول بیراهه نرفته است، این پیرو راستین امام حسن مجتبی(ع) است.

محوریت علم

قرآن كریم نه تنها ما را به علم دعوت كرد، فرمود فقط در محور علم سخن بگویید، در محور علم چیزی بنگارید، در محور علم تدریس، تصنیف، تألیف داشته باشید. انسان یا چیزی را قبول دارد یا چیزی را نكول، یعنی یا چیزی را تصدیق می‌كند یا چیزی را تكذیب؛ قرآن كریم محور تصدیق را علم قرار داد و مدار تكذیب را نیز علم قرار داد، فرمود: اگر چیزی را قبول كردی و تصدیق می‌كنی، باید محققانه باشد: «ولا تقفُ ما لیس لك به علمٌ إن السمع والبصر والفُؤاد كُل أُولئك كان عنهُ مسئُولا»(6) و اگر چیزی را تكذیب كردی و نفی كردی، باید محققانه باشد، وگرنه گرفتار آیه‌ای می‌شوی كه تكذیب بدون تحقیق را سرزنش می‌كند: «بل كذبُوا بما لم یحیطُوا بعلمه».(7)

این بیان نورانی را مرحوم كلینی در جلد اول كافی از وجود مبارك امام صادق(سلام الله علیه) نقل كرد كه: «إن الله خص عبادهُ بآیتین من كتابه» یكی اینكه چیزی كه نمی‌دانند، نگویند تا تحقیق نكرده‌اند، نگویند؛ و یكی اینكه چیزی را تا تحقیق نكرده‌اند، نپذیرند.(8)

اگر این مضمون در همان جلد اول كافی به خوبی ارزیابی شود، به عصاره فرمایش امام مجتبی(صلوات الله و سلامه علیه) برمی‌گردد كه ما امیدواریم خدای سبحان امت اسلامی را آن توفیق عطا كند كه در معارف اندیشه‌ای وعای دانش باشند و در معارف انگیزه‌ای مصباح هدایت.

پی‌نوشتها:

1 . الكافی، ج1، ص301. 2 .همان، ص36.
3 . همان، ص30؛ كنزالفوائد، ج2، ص107.
4 . همان، ص32. 5 . همان، ص11.
6 . سوره اسراء، آیه 36.
7. یونس، 39.
8 . الكافی، ج1، ص43.