من از استراتژی و تاکتیک رزم و این‌ها همان‌قدر سر در می‌آورم که از فیله کردن ران کرگدن برای خوراک هندی.

اما همان اول که اسم «داعش» به گوشم خورد رفتم صفحه‌ی ویکیپدیایش را خواندم و فهمیدم این در واقع مخفف «الدولة الاسلامیة فی العراق والشام» است. یعنی به زبان ساده این‌ها اولا خودشان را یک «حکومت» با تمام عرض و طولش می‌دانند، دوم این که برای خودشان گستره‌ای به وسعت «عراق و سوریه (و اگر با اسرائیل روابط حسنه نداشتند فلسطین، چون فلسطین هم جزو شامات است)» قائل هستند.

خب حالا تصور بفرمایید ایران و متحدان را که می‌خواهند بالاخره قضیه‌ی سوریه را فیصله بدهند. می‌خواهند بزنند مواضع این «آدم‌خور»ها (از «ارتش آزاد سوریه» گرفته تا همین «داعش») را نابود کنند. خب ارتش اسد ارتش کلاسیک است، اما نیروهای معارضش نیروهای پارتیزانی هستند، یعنی نمی‌شود امیدوار بود که درصد قابل توجهیشان کشته یا اسیر شوند. تنها اتفاقی که به شکستشان می‌انجامد پراکنده کردنشان است.

حالا ایران و متحدان می‌خواهند فردا بزنند مواضع این‌ها را زیر آتش بگیرند. خب بعد چه خواهد شد؟ اگر آتش‌باری موفق باشد، «آدم‌خور»ها پراکنده می‌شوند و بعد هم که ارتش اسد سوریه را کاملا تصرف کند، «آدم‌خور»ها از سوریه‌ی ناامن خواهند رفت. اگر هم به خیال خوش‌بینانه «ارتش آزاد»ی‌ها راه ترکیه را پیش بگیرند، دیگر «داعش‍‍ی‌«ها که ۸۰۰٪ می‌روند سمت عراق، چون هنوز آن‌جا را قلمرو حکومتشان می‌دانند.

خب اگر از قبل توی عراق بساط این‌ها را جمع نکرده باشند یا دست کم آمارشان را دقیق نگرفته باشند و طرح مهار برایشان نداشته باشند، اتفاقی که می‌افتد این است که «داعش» در عراق با تراکم نیرو مواجه می‌شود و اگر آقایی کند و نجابت نشان بدهد و راه نیفتد برود بغداد را بگیرد، دست کم موصل را خواهد گرفت. همین اتفاقی که افتاد و ما هم مثل ماست نگاهشان کردیم.

الان هم نیروهایشان بعد از تصرف کامل موصل، در کرکوک در حال جنگ پارتیزانی هستند و خلاصه عن‌قریب است که هم‌سایه‌ی این «آدم‌خور»ها شویم.

نمی‌دانم کسی دردسرهای هم‌سایگی با طالبان افغانستان را یادش هست یا نه، اما بی‌تعارف طالبان افغانستان در برابر این «آدم‌خور»ها بره‌های معصومی بیش نبودند.

یعنی واقعا بین این همه استراتژیست و طراح رزم و... کسی نبود که یادش باشد داعش مخفف چیست؟