آیت الله موسوی اردبیلی را می شناسید که؟ رئیس خیلی سابق قوه قضائیه ویک عالمه مسئولیت دیگر که البته الان فقط به مرجعیت و نشستن در خانه و پذیرایی از دولتی هایی که ظاهر به فرموده به دیدار ایشان می آیند ختم شده است.
از حسن تصادف یا برعکسش، خانه ما دم خانه ایشان است و هر از گاهی یک دعوایی با اعضای بیتشان سر جای پارک داریم. آخر یکی از مسئولین بیت ایشان تمام کوچه منتهی به خانه حتی جایی که تابلوی پارک ممنوع دارد را متعلق به بیت ایشان و ماشین های بیت می داند و بقیه حتی همسایه ها، اخ و تف هستند.
اما پریشب دعوای دیگری با این بیت محترم داشتم و آن هم سر کار کردن لودر و کامیون در نیمه شب در این بیت محترم بود. ظاهرا اطرافیان به این تشخیص رسیده اند که برای ایشان باید استخری در خانه ساخت تا در آن غوطه ور شده و بیماری خود را بهبود بخشند و از این رو بی توجه به همسایه ها که ممکن است از صدای ماشین آلات به تنگ آیند، روزها کوچه را می بندند و شب ها خواب را بر دیگران حرام می دانند که شاید حکمی از سوی ایشان باشد و البته نمی دانم چطور به ما که مرجع دیگری داریم، تحمیل می شود!

شب اول با تماسی که با پلیس 110 گرفتیم، موفق به تعطیلی کار در ساعت 11 و اندی از شب شدیم اما شب های دیگر پلیس هم جوابگو نبود و تلفن را روی ما قطع کرد که طبیعی است چون ما زورمان نمی رسد و زور این بیت مخصوصا در دولت جدید دو صد چندان است.

امیدوارم استخر اختصاصی منزل آیت الله موسوی اردبیلی به زودی آماده شود و عمر ایشان اجازه استفاده طولانی از این استخر را بدهد و باز هم امیدوارم که پول این استخر اختصاصی که دیگر روحانیون و مراجع از مشابه آن بی بهره هستند، از وجوهات نباشد.