پايگاه خبري تحليلي «پارس»- زهرا جعفرزاده- در مخزن را که باز می‌کنند، صدای سرفه هم بلند می‌شود، سرفه پشت سرفه. نفسش بالا نمی‌آید. برایش آب می‌آورند، روی لبه سکو می‌نشیند. کمی که می‌گذرد، اسکناس‌ها را دوباره دستش می‌گیرد و می‌رود سراغ مشتری. آن ساعت از روز پمپ‌بنزین شلوغ است، بوی بنزین امانش را بریده، نه فقط بوی تند و تهوع‌آور بنزین که دود ماشین‌ها. ماشین‌هایی که یک لحظه خاموش نمی‌شوند. از ٨ صبح تا ٤ بعد از ظهر که شیفت‌اش تمام می‌شود، ماجرا همین است. این حال هر روزه تمام کارگران پمپ‌بنزین است، «آقاسید» فقط یکی از آنهاست. آن یکی، همکارش، ماسک بزرگ سفیدی روی صورتش را گرفته، از همان‌ها که فیلتر دارد. به سختی می‌شود صدایش را شنید. می‌پرسم: «مشکل تنفسی دارین؟» رویش را برمی‌گرداند و می‌رود آن طرف. آقا سید می‌گوید: « اینها حرف نمی‌زنن.» خودش هم دوست ندارد حرفی بزند. نه درباره سرفه‌های شدیدش موقع تخلیه بنزین، نه درباره ترک‌های سفید و خشک روی دستش. آن یکی جوان‌تر است، تا مشتریِ زن می‌بیند، سریع کارت سوخت را می‌گیرد تا بنزین بزند. زن‌ها انعام خوبی می‌دهند. می‌پرسم: «این‌جا که کار می‌کنین بوی بنزین اذیتتون نمی‌کنه؟» با صدای تو دماغی‌اش جواب می‌دهد: «٢ساله نمی‌تونم راحت نفس بکشم. مشکل بویایی پیدا کردم. با ماسک هم نمی‌شه با مشتری حرف زد.» شیلنگ را که از داخل باک بیرون می‌آورد، کمی هم بنزین روی دستش می‌ریزد. می‌گوید: « چاره‌ای ندارم، کار دیگه‌ای نیست.» به ٣٠ ساله‌ها می‌ماند. گونه‌های برجسته‌اش، هم از زور سرما قرمز شده. دستش درست مثل دست «آقا سید» که حداقل ١٠ سال از او بزرگتر است، خشک و سفید از ترک‌های عمیق است. صدای بوق‌های پی در پی، بوی تند و مشمئز‌کننده بنزین و دود اگزوز ماشین‌ها زیر سقف کاذب پمپ‌بنزین، تحمل فضا را برای همان چند دقیقه هم سخت می‌کند.

هیچکس اعتراض نمی‌کند
مسئول جایگاه زیر بار این مشکلات نمی‌رود. از همان اول آب پاکی را می‌ریزد.« هیچ کدوم از کارگرها باهاتون حرف نمی‌زنن.» راست هم می‌گفت. مرد جوان لاغری است، می‌گوید بازرس جایگاه‌های سوخت است.«این‌همه بازدید کردم کسی شکایتی به من نکرده، اینها به کارشون احتیاج دارن.» اینها، منظورش همان ٤، ٥‌هزار کارگری است که حالا در ٢٤٦ جایگاه تهران کار می‌کنند. همان‌ها که خیلی‌هایشان فصلی و مقطعی کار می‌کنند و شاید تنها ٣٠ درصدشان، کارگران قرارداد بسته‌ای باشند که بیمه هم شامل حالشان می‌شود. با دست به سمت کارگران اشاره می‌کند.« درآمد این کار خیلی خوبه، نشنیدم کسی به‌خاطر مشکلات یا مریضی گلایه‌ای کنه.» آنها گلایه نمی‌کنند، سم بنزین را با هر نفسی که می‌کشند، با انبوهی از سرب ماشین‌ها، قورت می‌دهند و صدایشان هم درنمی‌آید. چند ماهی کار می‌کنند، شاید هم چند سال. آن‌قدر برایشان درآمد دارد که این چیزها مانع ادامه کارشان نشود. کارگران پمپ‌بنزین به حقوق ماهانه ٨٠٠‌هزار تومان دل نبسته‌اند، خیلی‌هایشان هم منتظر پایان ماه نیستند، آنها حقوقشان را هر روز با انعام مشتری‌ها می‌گیرند. هستند کسانی که فقط می‌خواهند همان جا بایستند و انعام بگیرند، ماهی دو‌میلیون تومان می‌شود، این برای کارگران فصلی، دانشجویان و کسانی که کاری بلد نیستند، یعنی درآمد خوب.  کارگران آن‌قدر زیاد هستند که هیچ کارفرمایی، زیر بار حق و حقوق اضافه آنها نمی‌رود. هر که خواست، می‌ماند و هر که نه، می‌رود. این برای کارفرما شرایط ایده‌آلی است. وزارت بهداشت هم کاری به کارشان ندارد. مسئول جایگاه که خودش را بازرس معرفی می‌کند، می‌گوید: « تا حالا نه وزارت بهداشت و نه جای دیگر، صحبتی با ما نکرده، ایرادی هم به نبود ماسک و دستکش نگرفتند. فقط اجبار روی پوشش و لباس است که شرکت پالایش و پخش نظارت می‌کنه.»

کارگران عصبی با بیماری‌های تنفسی و پوستی
«رسولی» در بهارستان جایگاه سوخت دارد، ١٥ سالی می‌شود. آلودگی پمپ‌بنزین‌ها را نه فقط برای کارگران که برای کارفرماها و هر کسی که آن‌جا می‌رود و می‌آید، خطرناک می‌داند.« پمپ‌بنزین نه فقط آلوده که خیلی هم خطرناکه.» همه اینها را به خالص بودن و نبودن بنزین ربط می‌دهد.« وقتی بنزین ناخالص باشه، دود و سرب و آلودگی‌اش هم بیشتره. کافیه کسی دستشو در مخزن بنزین کنه یا کمی بنزین روی دستش بریزه، آن وقت متوجه سوزش و رد قرمزی که روی پوست می‌ذاره می‌شه. اونهایی که تو پمپ‌بنزین کار می‌کنن، دیگه عادت کردن.» او کسانی را می‌شناسد که به‌خاطر کار طولانی‌مدت در پمپ‌بنزین حتی بدون سابقه‌ای، بیماری‌های عجیب و غریب گرفته‌اند.«عوارض شغلی کار تو پمپ‌بنزین زیاده، بیشتر کارگرای ما که جوان هم هستن، عصبی هستند، بنزین روی اعصابشون تأثیر گذاشته، بیماری تنفسی و انواع سرطان‌ها را هم باید اضافه کرد، هر چند به‌طور مستقیم، پزشکی این موضوع را تأیید نکرده، اما هر یک از کارگران مریض می‌شوند، پزشک‌ها یک جوری موضوع را به کارکردن تو پمپ‌بنزین ربط می‌دهند. بعضی کارگرا ١٢ ساعت تو پمپ می‌ایستند و ٢٤ ساعت استراحت می‌کنن، همان ١٢ ساعت اما فشار زیادی روشون می‌ذاره.» با این همه تأیید می‌کند که کارگران پمپ‌بنزین به خاطر درآمد بالا، حاضر نیستند بروند. حال خودش هم تعریفی ندارد. بیماری تنفسی، پوستی و عصبی را با هم دارد.

در جایگاه‌های سوخت از ماسک و دستکش خبری نیست. همین که کارگران لباس کار تنشان می‌کنند، باز هم جای شکرش باقی است. اگر هم کسی بیماری حاد تنفسی داشته باشد، با هزینه خودش ماسکی، از همین ٥٠٠ یا‌ هزار تومانی‌ها می‌خرد و روی صورتش می‌بندد. این نهایت توجه به سلامتی است. این جایگاه‌دار می‌گوید: « ما به کارگر ماسک هم که می‌دیم، یک بار می‌زنه، ده بار نمی‌زنه. اصلا این ماسک‌ها اثری نداره. دستکش هم نمی‌تونن دستشون کنن، پول گرفتنو سخت می‌کنه. بهتره به جای این کارها، کیفیت بنزین بالا بره. بنزین در ١٥ سالی که این‌جا هستم و هر روز هم نفتکش‌ها رو می‌بینم که بنزین تخلیه می‌کنن، بدبوتر و رنگ‌اش هم تیره‌تر شده. گاهی زرده، یه وقتایی هم سبز. حتی وقتی روی پوست می‌ریزه، جدیدا بیشتر می‌سوزونه. موقع تخلیه هم گاز زیادی ازش بیرون می‌زنه.» اشاره او به کارگران پمپ‌بنزینی است که روزانه حداقل یک لیتر بنزین روی دستشان می‌ریزد یا موتورسیکلت‌سوارانی که نشسته، باکشان را پر می‌کنند و مقداری هم بنزین روی نقاط حساس بدنشان می‌ریزد، اتفاقی که عواقب بدی برایشان دارد!

کارفرما موظف به معاینه سالانه است
وزارت بهداشت می‌گوید همه چیز آیین‌نامه دارد، بازرسانی هم هستند که علاوه بر سلامت کارگران، شرایط محل کار را می‌سنجند. از سوی دیگر اما جایگاه‌داران هیچ چیز درباره بازدید وزارت بهداشت نمی‌دانند. محمد تهرانی‌نسب، رئیس اداره طب کار مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت است، او می‌گوید: «تمامی کارفرمایان، شاغلان و کارگران مشمول قانون کار موظف هستند برای شاغلان خود پرونده پزشکی تشکیل دهند و حداقل سالی یک بار توسط مراکز ارایه دهنده خدمات سلامت شغلی از آنها معاینه و آزمایشات لازم به عمل آورند.» او در توضیح بیشتر تأکید می‌کند: «این معاینه‌ها باید توسط مراکز تخصصی طب‌کار و پزشکان دارای مجوز ارایه خدمات سلامت شغلی انجام شود.» پمپ‌بنزین‌ها هم از این ماجرا مستثنی نیستند.« در ارتباط با پمپ‌بنزین‌ها هم همین اتفاق می‌افتد و دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور و وزارت بهداشت روند اجرا و انجام معاینات سلامت شغلی را پایش و نظارت می‌کنند.» این اما تمام ماجرا نیست، رئیس اداره طب کار مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، می‌گوید که نه‌تنها سلامت کارگران بلکه وضع آلاینده‌ها و مخاطرات محیط کار هم باید ارزیابی و سنجیده شود. تهرانی‌نسب به‌عنوان متخصص طب کار، به بیماری‌های شغلی احتمالی ناشی از اشتغال در جایگاه‌های عرضه سوخت اشاره می‌کند.« دراین مکان، احتمال ابتلا به بیماری‌های شغلی به نوع مواد سوختی، میزان شدت و مدت مواجهه، وجود بیماری‌های زمینه‌ای و استعداد ژنتیکی و... شاغلان بستگی دارد. تهرانی‌نسب تأکید می‌کند: « باید به کارگران و کارفرمایان جایگاه‌های سوخت، اهمیت انجام معاینات سلامت شغلی و چگونگی کاربرد وسایل حفاظتی فردی مانند دستکش و ماسک آموزش داده شود.»

موج سرطان با افزودنی‌های جدید به بنزین
همه اینها باز هم کارفرماها را موظف به اجرای قانون نمی‌کند. بیژن حاج محمدرضا که رئیس اتحادیه جایگاه‌داران کشور است، آن را به مشکل اقتصادی جایگاه‌ها ربط می‌دهد. اتفاقی که باعث شده تا جایگاه‌ها از ٤٠‌سال پیش تا کنون با ضرر و زیان مواجه شوند. آن‌هم به خاطر محدودیت در توزیع فرآورده‌های سوختی و مکمل‌ها. جایگاه‌های سوخت آنقدر مشکل اقتصادی دارند که پرداختن به سلامت کارگران شاید آخرین چیزی باشد که ذهن کارفرمایان را مشغول کرده باشد. او به دوره‌ای اشاره می‌کند که قرار بود کارفرماها روزی یک لیتر شیر به کارگران پمپ‌بنزین بدهند.«ماجرای سلامت کارگران، بعد از جنگ مطرح شد، همان موقع‌ها هم یعنی از‌سال ٦٩ به بعد، صحبت از این شد که به کارگران روزی یک لیتر شیر بدهند، آن موقع شیر سهمیه‌ای بود، هیچ وقت این اتفاق نیفتاد، کسی هم نیامد بگوید این سهمیه پمپ‌بنزین‌ها  را  بدهید به کارگران!»

 حاج محمدرضا به ماجرای تلخ، ابتلای کارگران پمپ‌بنزین‌ها به انواع سرطان‌ها و مشکلات تنفسی اشاره می‌کند. اتفاقی که از سال‌های ٧٥، ٧٦ شروع شد و چند سالی هم ادامه داشت.« همان سال‌ها، به جای سرب، به بنزین ماده «ام تی بی ای»، اضافه کردند، یک ماده‌ای که برای افزایش عدد اکتان به بنزین اضافه شد، این روند ١٠‌سال ادامه داشت، بعد از افزودن این ماده، ما به یک باره با کارگرانی مواجه شدیم که حین کار سرطان معده، مری و پوست می‌گرفتند، مبتلا به بیماری‌های قلبی- ریوی و قندی شدند. مشکلات تنفسی هم زیاد شد. همه هم کارگر جوان ٣٠، ٤٠ ساله بودند. مواردی داشتیم که مبتلا به دیابت ما، ٦ ماهه جانش را از دست داد. برخی توانایی راه رفتن نداشتند، حتی عده‌ای می‌گفتند که به بنزین معتاد شده‌اند، وقتی وارد پمپ‌بنزین می‌شوند حالشان خوب می‌شود.» با این‌که آن زمان آماری از بیماری کارگران جمع‌آوری و ثبت نشد، اما به گفته این مسئول در اتحادیه جایگاه‌داران، میزان ابتلا به انواع سرطان و بیماری‌های تنفسی از حالت طبیعی خارج و نگران‌کننده شد.

رئیس اتحادیه جایگاه‌داران کشور، ادامه می‌دهد: « ما می‌گفتیم که این ماده در بنزین آمریکا که اضافه شد، چند ایالت را آلوده کرد، حتی آلودگی‌ها به سمت روستاها هم درحال پیشروی بود، حتی گفتیم که آمار داریم، چند‌سال بعد به ما گفتند که این ماده دیگر به بنزین اضافه نمی‌شود، با این حال باز هم ما روند ابتلا به بیماری‌ها را داشتیم، بیماری‌ها دیگر به اندازه آن دوران نبود اما به روند خود ادامه داد.» به گفته او، حالا هم آمار کارگران مبتلا به سرطان یا دیگر بیماری‌های مرتبط با کارشان، کم نیست. «کیفیت بنزین دست ما نیست.» حاج محمدرضا این را در انتقاد از وضعیتی که سلامت کارگران و حتی مردم را به خطر انداخته، می‌گوید. «پس از این ماجرا هم بنزین یورو ٢ آمد و بعد هم بنزین پتروشیمی در دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد توزیع شد، حالا هم مدعی‌اند، بنزین یورو ٤ است، حالا این وسط تکلیف کارگران معلوم نیست، چه کسی پاسخگوی مشکلات و بیماری این کارگران است.»

 او از نبود آیین‌نامه‌های وزارت بهداشت برای تأمین سلامت کارگران گلایه می‌کند.«به‌خاطر آلودگی بالا، نمی‌شود از ماسک‌های معمولی استفاده کرد، ماسک‌های خاص هم گران است، نه به ما می‌گویند کدام ماسک باید استفاده شود، کجا توزیع می‌شوند و...، همه اینها نیاز به پول دارد، هیچ استانداردی هم اعلام نمی‌شود.» با همه اینها هنوز هم کار این کارگران جزو مشاغل سخت به شمار نمی‌رود. این هم گلایه دیگر رئیس اتحادیه جایگاه‌داران است. او می‌گوید: « هر نوع فشار به جایگاه‌ها از سوی وزارت بهداشت، کار یا نفت، منجر به تعطیل شدن جایگاه سوخت می‌شود چراکه کار با این شرایط برای کارفرما به صرفه نیست.» همه چیز اما آلودگی و بیماری‌های ناشی از آن نیست. این جایگاه‌ها خطر انفجار هم دارند. اتفاقی که به گفته حاج محمدرضا، تاکنون چندین بار رخ داده. «با ونتیلاتور هم نمی‌شود گازهای متصاعد شده از بنزین را کاملا از بین برد، این گازها ٢٤ساعته به هوا تزریق می‌شوند، این وسط هم دود این آلایندگی‌ها به چشم ساکنان اطراف این جایگاه‌ها می‌رود، این درحالی است که پمپ‌بنزین‌ها باید حریم ٣٠٠ متری داشته باشند، خانه‌ای در اطراف این جایگاه‌ها باشد، درحالی‌که برخی از خانه‌ها دیوار به دیوار پمپ‌بنزین‌ها ساخته شده‌اند. شهرداری به اینها مجوز ساخت داده.» او می‌گوید: «مردم زیاد شکایت می‌کنند، اگر مشکل از مخزن بنزین باشد، رفع می‌شود، اما وقتی نفتکش، بنزین تخلیه می‌کند، دیگر تقصیر جایگاه سوخت نیست.»

ساکنان محدوده پمپ‌بنزین‌ها؛ کلافه، عصبی و بیمار
اوج آلودگی اما زمانی است که بنزین تخلیه می‌شود. آن زمان نه فقط کارگر و مشتری که خانه‌های اطراف هم در امان نیستند. تا داخل پارکینگ خانه‌شان هم بوی بنزین با همان تندی پمپ‌بنزین به مشام می‌رسد، خانه‌ای نوساز با معماری مدرن که درست روبه‌روی پمپ‌بنزین جلال آل احمد، ساخته شده. ٤ واحد، ٤خانواده، با‌هزار و یک مشکل. همه هم به خاطر وجود همین پمپ‌بنزین است. آنها خانه‌شان را یکی دو‌میلیون تومان ارزان‌تر از خانه‌های خیابان پایینی خریده‌اند، پولی که حالا باید برای دوا و درمان بدهند. پمپ‌بنزین قیمت خانه‌شان را پایین آورده. «تابستان کولر را که روشن می‌کنیم، دیگر بویش غیرقابل تحمل می‌شود، نه می‌شود پنجره را باز کرد و نه کولر را روشن. تمام تابستان مکافات داریم. نفتکش روزی ٣ تا ٤ بار بنزین تخلیه می‌کند، بویش آن موقع شدیدتر می‌شود.» ساکن طبقه دوم ساختمان، از صدای بوق ماشین‌ها و بویی که موقع تخلیه نفتکش، تمام محوطه را پُر می‌کند، ناراضی است. بوی بنزین، آنها را بیمار کرده.« دخترم سرما که می‌خوره، خیلی بد سرفه می‌کنه، خوب هم نمی‌شه، همه مون دچار ضعف اعصاب شدیم.» ساکن طبقه چهارم،«ام اس» دارد. زن میانسالی است.«این بو افتضاحه، دکتر به من گفته که مواد شیمیایی برایم خطرناکه، اما بو از زیر در خانه وارد می‌شود، بوی بنزین حالمو بدتر می‌کند.» مغازه‌داری که مغازه‌اش درست دیوار به دیوار پمپ‌بنزین است هم از آلودگی شکایت می‌کند.« ٢٢ ساله این‌جا کار می‌کنم، وقتی سرما می‌خوردم، مثل پیرمردها سرفه می‌کنم. این بو خیلی ما را اذیت کرده. جدای از این اگر اتفاقی برای این پمپ بیفتد، همه این ساختمان‌ها هم خراب می‌شود.»

صدای بوق ماشین‌ها بلندتر می‌شود، اعتراض‌شان به ماشین نفتکش بزرگی است که می‌خواهد به زور خودش را در جایگاه جا کند. راه شلوغ می‌شود،«آقا سید» و همکارانش، از این سکو به آن سکو می‌روند، بوی تند بنزین از مخزن بلند می‌شود، دود ماشین‌ها و بوی صفحه کلاچ شان که در سربالایی گیر کرده‌اند، کلافه می‌کند. آنها روزی چندین بار این هوا را نفس می‌کشند.

 تغییرات کروموزومی برخی کارگران
مهدی عقبایی، عضو هیأت‌مدیره اتحادیه کارگران صنعت انرژی ایران است، او از ناراحتی‌های پوستی، مشکلات اسکلتی، بیماری‌های روحی، تنفسی، ریوی و خونی می‌گوید که به جان این کارگران می‌افتد. عقبایی توضیح دیگری درباره این ماجرا می‌دهد.«ساده‌ترین عامل بیماری برای این کارگران، اسکناس‌های آلوده است، انواع بیماری‌های قارچی و باکتریایی به سراغ این کارگران می‌رود، ٩٠‌درصد این کارگران بیماری کچلی دارند، بنزین هم که روی بدنشان می‌ریزد، باعث خشکی و پوسته شدن پوستشان می‌شود، از دیگر سو، بیماری‌های اسکلتی به خاطر غیراستاندارد بودن سکوها و ایستادن‌های طولانی، در بین خیلی از این کارگران دیده می‌شود.» او افت شنوایی را یکی دیگر از عوارض این شغل می‌داند.« صدای بوق ماشین‌ها و موتورسیکلت‌ها، صدای گاز دادن خودروها و... مشکل شنوایی ایجاد می‌کند، استشمام هوای آلوده، متابولیسم این کارگران را بالا می‌برد و با وارد شدن سرب به ریه‌هایشان، غلظت خونشان افزایش پیدا می‌کند، آنها مشکل کلیوی هم پیدا می‌کنند، سردرد، سرگیجه و لرزش‌های عضلانی هم بیماری‌های دیگری است که سراغ این کارگران می‌رود. سرطان‌زا بودن سرب ناشی از احتراق ناقص سوخت خودروها، هم باعث شده تا آنها سرطان خون بگیرند یا در سیستم اعصاب مرکزی‌شان اختلال ایجاد شود.» عقبایی، به تنها پایش درمانی که دو‌سال پیش درباره سلامت کارگران پمپ‌بنزین انجام شده، اشاره می‌کند. تحقیقی که ٥٦ کارمند داخل پمپ‌بنزین شیراز را مورد آزمایش قرار داد.« در این پایش، آنزیم خون این افراد آزمایش و مشخص شد که کروموزوم‌های این کارگران که سال‌های زیادی در پمپ‌بنزین کار کرده‌اند، دچار تغییراتی شده.»

به گفته عضو هیأت‌مدیره اتحادیه کارگران صنعت انرژی ایران، ٣٠ تا ٣٥‌درصد کارگران از عوارض جانبی بنزین و نوع کاری که انجام می‌دهند، رنج می‌برند.« این کارگران به دلیل این‌که کالایی تولید نمی‌کنند، سختی کار هم بهشان تعلق پیدا نمی‌کند، وزارت کار باید این مسائل را پیگیری کند، باید بازرس‌شان را بفرستند در جایگاه‌ها. ببینند قوانین و آیین‌نامه‌ها رعایت می‌شود یا خیر.» او وزارت بهداشت را هم در انجام بازرسی‌ها سهیم می‌داند.« وزارت بهداشت هم وظیفه بازرسی دارد، اگر ماسکی، لباسی یا دستکشی استفاده نمی‌شود، این بازرسان باید گزارش کنند و با متخلف برخورد شود. اما این اتفاق خیلی کم می‌افتد.»

 او هم می‌گوید کارفرمایان باید هزینه خرید ماسک و دستکش و هر آنچه را که سلامتی کارگران را تأمین می‌کند، پرداخت کنند، شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی هم این را تأیید می‌کند.