به گزارش پارس به نقل از خراسانبا سلام، عدم موفقیت در ازدواج، می تواند علل مختلفی داشته باشد، از جمله عدم انتخاب درست، مساعد نبودن شرایط محیطی و از همه مهم تر عدم شناخت کافی نسبت به خود و نیازهای خود. برای یک ازدواج موفق طرفین باید به بلوغ عاطفی و اجتماعی لازم رسیده باشند و به درستی خود را بشناسند. معمولا در امر ازدواج مزیت ها یا معایب طرف مقابل مورد سنجش قرار می گیرد و کمتر کسی به خود و آنچه که خود می خواهد توجه می کند. به طور کلی یک گزینه خوب بر اساس معیارهای اجتماعی، الزاما یک همسر مناسب برای من نخواهد بود؛ زیرا من نیازها، عواطف، انتظارات و خواسته های منحصر به فرد خود را دارم.

دلایل شکست در ازدواج خود را بررسی کنید

شکست در ازدواج هم استرس زیادی به طرفین وارد می آورد. به شما حق می دهم که از ازدواج مجدد ترس داشته باشید. مسلما شکست در ازدواج باعث ایجاد نگرش منفی به آن می شود. اما نکته اساسی در این است که شما بتوانید علت واقعی شکست تان در ازدواج اول را بیابید و آن را رفع کنید. صرفا متهم کردن طرف مقابل و مقصر دانستن او در این شکست و یا بدبین شدن نسبت به اصل ازدواج، راه به جایی نخواهد برد. در یک طلاق هر دو طرف رابطه درگیر هستند و این اصلا به معنای بد بودن یکی از آن ها نیست. حتی دو انسان خوب نیز ممکن است همسران مناسبی  برای هم نباشند. شما باید با خودتان صادق باشید و علت ناکامی تان را در ازدواج اول پیدا کنید. آیا شناخت ناکافی باعث این امر شده است؟ آیا شما احساساتی و بدون منطق تصمیم گرفته اید؟ آیا شرایط اقتصادی و خانوادگی مشکل ایجاد کرده است؟ آیا همسر سابق شما با تصویر همسر ایده آل تان تفاوت زیادی داشته است؟ اگر بتوانید علت واقعی را پیدا کنید، آنگاه می توانید اعتماد به نفس خود را باز یابید.

ازدواج، نیازی فطری است

از سوی دیگر باید توجه داشته باشید که هر انسانی به همراه و همسر نیاز دارد. هیچکس قادر به تنها زندگی کردن برای مدت طولانی نخواهد بود. ممکن است الان شما این نیاز را در خود احساس نکنید، یا با توجه به تجربه تلخ قبلی آن را سرکوب کنید، اما در چند سال آینده این نیاز شدت می گیرد و تمام زندگی شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. برای مدت محدودی می توانید موفقیت های زندگی کاری و شغلی خود را جایگزین نیاز به همسر و شریک زندگی کنید. اما در طولانی مدت این امکان وجود ندارد. لذا بهتر است الان که فرصت دارید اقدام کنید. هر چقدر زمان بگذرد ازدواج مجدد سخت تر خواهد شد.

هدف از ازدواج را برای خودتان روشن کنید

موضوع قابل ذکر دیگر، هدف از ازدواج است. برای یک ازدواج موفق، باید دو موضوع مشخص شود. یک: هدف شما از ازدواج چیست؟ این ازدواج قرار است چه نیازهایی از شما را برآورده کند؟ چه تغییری در اهداف بلند مدت زندگی شما ایجاد خواهد کرد؟ موضوع دوم اشتراک اهداف بین شما و طرف مقابل است. بیشتر از دوست داشتن یکدیگر، اهداف مشترک ضامن بقا و دوام یک زندگی مشترک است. اگر اهداف شما با فرد مقابل بسیار متفاوت باشد، قطعا روزی به مشکل خواهید خورد. این هماهنگی اهداف را حتما مدنظر داشته باشید. برای جلوگیری از تکرار اشتباه قبل، حتما با متخصصان مشورت کنید. فرآیند مشاوره برای انتخاب درست و همچنین شناخت شخصی بسیار مهم است.

دکتر مهدی سودآوری، روانشناس

در زندگی مشترک، دچار طلاق عاطفی شده ایم

زنى هستم 36 ساله. هم من و هم همسرم ازدواج دوممان است؛ هر دو از ازدواج اولمان بچه دار نشدیم؛ ولى حالا که یک دختر زیبا داریم، مدتی است که دچار طلاق عاطفى شده ایم. هر قدر سعى می کنم این احساس را از بین ببرم نمی توانم. به نظرشما چه کارکنم. زندگی ام را دوست دارم.

خواهر گرامی گفته اید که دچار طلاق عاطفی در زندگی زناشویی خود شده اید. قدم اول برای اینکه دنبال راه حل باشید، این است که ببینید آیا شما در این مورد که دچار طلاق عاطفی شده اید، درست قضاوت کرده اید یا خیر. طلاق عاطفی به سردی ارتباط میان زن و شوهر گفته می شود که در واقع این موضوع به ارتباط ضعیف عاطفی و کم شدن رابطه زن و شوهر در تمام ابعاد رابطه منجر می شود. نکته مثبت درباره شما این است که فرزندی دارید که به او عشق می ورزید و در کنار آن، به زندگی مشترک خود نیز علاقه مند هستید.

دلیل وقوع طلاق عاطفی را بررسی کنید

اگر این موضوع در زندگی شما رخ داده است باید ببینیم چه اتفاقاتی باعث شده است که به اینجا برسید. این موضوع می تواند از شکایت ها و گله مندی های روزمره زندگی شروع شود. انتظاراتی که بیان می شود اما برآورده نمی شود و این امر می تواند به فاصله گرفتن زوجین از یکدیگر منجر شود. یکی دیگر از مواردی که به طلاق عاطفی زوجین منجر می شود، عصبانیت است. لجاجت هم یکی دیگر از عوامل مهم در طلاق عاطفی است که در این مورد، هر یک از زوجین به دنبال اجرای موارد مورد نظر خود است.

نکاتی برای کاهش تنش عاطفی با همسر

اگر این موارد در زندگی شما وجود دارد سعی کنید آن ها را حل کنید. برای حل این موضوع می توانید به موارد زیر توجه کنید.1-هرگز در موقع عصبانیت با همسرتان صحبت نکنید، برای کاهش عصبانیت می توانید ابتدا آن موضوع را روی کاغذی بنویسید،زیرا نوشتن باعث کاهش میزان عصبانیت شما می شود.2-خود را به جای همسرتان بگذارید تا بتوانید احساسات او را بهتر درک کنید. 3-حتما هدف خود را از بیان موضوع به همسرتان بگویید و بیان کنید که هدف شما رفع سوء تفاهم است.4 -حتما نکات مثبت موجود در همسرتان را بیان کنید و آن ها را یادآور شوید و فقط به انتقاد از او نپردازید و یک مشکل او را به تمامی وجوه شخصیتی او گسترش ندهید. 5-اشتباهات خود را یادآوری کنید و آن ها را بپذیرید و سعی کنید آن ها را جبران کنید.6-هرگز از طعنه و کنایه برای رساندن منظورتان به همسرتان استفاده نکنید. اگر مشکلی وجود دارد و یا مسئله ای شما را ناراحت کرده است، صادقانه آن را به همسرتان گوشزد کنید.

حمید شیرازی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده