پايگاه خبري تحليلي «پارس»- اديبان - نسل شما را نمي دانم اما براي ما بزرگ شده هاي دهه 60، تابستان به معناي «خلاصي» بود. اينکه همه شيطنت هاي نکرده را روي آسفالت داغ کوچه بر سر يک توپ پلاستيکي خالي کنيم. براي ما مردودي ها و مشروطي هايِ دائم که شهريورها به زور ارفاق درس هايمان پاس مي شد؛ «اوقات فراغت» به معنايِ کلاس هاي رنگ و وارنگ آموزشي يا باشگاه هاي ورزشي نبود. فراغت براي ما، فِر خوردن توي کوچه ها يا لم دادن زير سايه درخت توت تعريف مي شد.

بين ما و شما شکاف بزرگي است که با حسرت پُر شده، اما به گمانم، وجه اشتراک ما با نسل حاضر که فراغتش يا به کلاس کنکور ختم مي شود يا در شبکه هاي اجتماعي مي گذرد؛ همين خواهد بود که در ميانسالي حسرت سفرهاي نرفته، معاشرت هاي نداشته، تجربه هاي نکرده و... را بخوريم. اما به هر حال تابستان ديگري در راه است و فصل فراغت کودک و نوجوان و جوان امروز بهانه خبرسازي شده است. عمده دستگاه ها و نهادها برنامه هاي خود را اعلام کرده اند و تا چند روز ديگر که امتحانات مدارس و دانشگاه ها به پايان برسد، برنامه هاي فراغتي هم کليد مي خورد اما خيلي از مخاطبان اين برنامه ها از همين حالا مي دانند که در اين فصل، هرچه بکنند؛ فراغت شان «غني» نمي شود. بعضي اما روي اين فصل حساب ويژه باز کرده اند. پرونده پيش رو «فراغت» را با دغدغه سه ماه ارزشمند پيش رو و نحوه استفاده مفيد از آن مورد بررسي قرار داده است.

هشدار يک جامعه شناس درباره ثابت بودن پاي موبايل در پرکردن اوقات فراغت جوانان/ برنامه ريزان فرهنگي؛ همگام با تحولات فناوري حرکت نمي کنند
سارا سروش - دکتر غلامرضا حسني جامعه شناس و عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي مشهد که در موضوع مسائل جوانان مشهدي، تحقيقاتي را انجام داده است؛ در خصوص نحوه گذران اوقات فراغت در شهرمان معتقد است، جوانان مشهدي به طور متوسط 3.5 تا 5ساعت از روز را صرف استفاده از رسانه هاي ارتباط جمعي مي کنند. اين رقم براي نوجوانان تا 6ساعت هم افزايش مي يابد. اين حجم استفاده از رسانه هاي ارتباط جمعي، آن هم در حالي که عمده اين بهره گيري بي هدف است؛ تاثيرات آسيب زايي براي فرد خواهد داشت. البته شرايط براي نوجوانان پيچيده تر است چون عمده استفاده آن ها از اين وسايل، به بازي هاي رايانه اي و اينترنتي معطوف مي شود.

اين جامعه شناس به ساختار در گذارِ جامعه ايراني و روند توسعه آن اشاره مي کند و توضيح مي دهد: کشور ما با تغييرات فراوان فرهنگي و اجتماعي روبه روست. تحولات فناوري هم که فرهنگ ما را متاثر مي سازد، با سرعت زيادي در حال رشد است، اين يعني پيش از آنکه برنامه ريزان فرهنگي، تدبيري براي ورود اين فناوري ها و فرهنگ سازي براي آن ها کنند، جوانان و نوجوانان ما از آن ها بهره مي برند.

حسني با اشاره به اينکه موضوع برنامه ريزي براي اوقات فراغت، حرف امروز و ديروز نيست و نسل هاي متعدد از نبود بسترها در اين بخش تاثير پذيرفته اند؛ عنوان مي کند: متاسفانه ما حتي در تعريف اوقات فراغت نيز به مشکلاتي دچار هستيم. براي جامعه ما اوقات فراغت، با کلاس و درس پُر مي شود؛ در حالي که از اين ساعات بايد درراستاي تامين سلامت جسمي، روحي، اجتماعي و معنوي بهره گرفته شود. در حقيقت آن فراغتي، مطلوب و معقول و «غني» مي شود که همه اين شاخصه هاي سلامت را مدنظر قرار دهد.

بسترها براي فراغت بسيار محدود است
اين عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي مشهد، نحوه برنامه ريزي ايرانيان براي اوقات مختلف‌شان را دچار نقايصي مي داند و در اين باره بيان مي کند:عمده ما «تعادل» را در برنامه ريزي و عمل خود از ياد برده ايم. بخش زيادي از اوقات ما صرف کار مي شود يا ساعت هاي فراواني از روز فرزندمان را براي تحصيل برنامه ريزي مي کنيم و حتي روزهاي تعطيل او را نيز به حضور در همايش هاي علمي اختصاص مي دهيم و نهايتا تحصيل براي فرزند ما نه يک لذت و خواست شخصي بلکه نوعي اجبار است و تاثير اين تحميل ها در دوره دانشگاه با درس گريزي دانشجويان بروز پيدا مي کند.

حسني در ادامه بر لزوم فراهم آمدن بسترها در جامعه براي تبيين فراغتي سالم پا مي فشارد و مي گويد: فرد بايد در انتخاب فراغت خود اختيارعمل داشته باشد اما از آنجا که بسترها و امکانات تفريحي، سرگرمي و فراغتي براي افراد فراهم نيست، ميان همان اندک گزينه ها دست به انتخاب مي زند. در حقيقت جامعه ما با نوعي عدم توازن در فضاهاي تفريحي و فراغتي مواجه است و در نتيجه يک نفر از چند مرکز تفريحي و يا آموزشي بهره مي برد و فرد ديگري به واسطه محروميت هاي اجتماعي و طبقاتي قادر به استفاده از حتي يک مرکز يا مکان تفريحي نيست.

ضرورت تعريف ماهيت اجتماعي براي محيط هاي فراغتي در شهر
اين جامعه شناس از نقش شهرداري ها در فراهم کردن بسترهاي فراغتي براي جامعه مي گويد و مي افزايد: مديريت شهري بايد براي هر يک از مراکز تفريحي که ايجاد مي کند، ماهيت اجتماعي نيز تعريف کند تا بهره‌مندي از آن محقق شود؛ يعني اگر پارکي که تازه احداث مي شود از امنيت کافي برخوردار نباشد، محل مناسبي براي گذران اوقات فراغت نيست؛ يا فرهنگ‌سرايي که برنامه هاي موردپسند عامه اجرا نمي کند؛ بدون مخاطب باقي خواهد ماند. اين ماهيت هاي اجتماعي، بسترساز بهره مندي هاي اجتماعي خواهد بود. وي تاکيد مي کند: برآورد من از شرايط موجود اين است که بسترهاي فراغت همپاي نيازهاي جامعه تامين نشده است؛ يعني نياز و تقاضا وجود دارد اما بستر و امکانات محدود است. در نتيجه افراد گزينه اي براي فراغت نمي يابند و جامعه اي که فراغت سالم و مطلوب نداشته باشد؛ خيلي سريع به سمت فرسودگي پيش مي رود.

چند پيشنهاد ارزان قيمت براي والدين و فرزندان شان/ اوقات فراغت خود را اين گونه بگذرانيد
«اوقات فراغت خود را چگونه گذرانده ايد؟» نمي دانم هنوز معلم ها اين سوال را موضوع انشاي دانش آموزان قرار مي دهند يا نه؟ اما شايد بتوانيد چندتايي از پيشنهادهاي امروز ما را به فهرست برنامه هاي اوقات فراغت تان بيفزاييد. البته اين پيشنهادها بيشتر از همه به کار والدين مي آيد:

ورزش را از قلم نيندازيد
هر برنامه اي که براي خودتان يا فرزندتان مي چينيد؛ در آن ورزش را هم بگنجانيد. اغلب ما از کم تحرکي رنج مي بريم و ساعاتي که به ورزش اختصاص مي دهيم، بهترين و شايد تنها فرصت جبران اين بي تحرکي است. انتخاب ورزش بسته به علاقه شما يا فرزندتان است. والدين توجه داشته باشند، ورزش هايي را به فرزندشان پيشنهاد دهند که ساختار قامتي او را اصلاح کند.

در صورت امکان يک کار نيمه وقت
هيچ چيز بدتر از بزرگ کردن يک فرزند راحت طلب که همه چيزش را والدين او بايد در اختيارش بگذارند، نيست. فرزند شما بايد بياموزد که براي به دست آوردن هر چيزي، تلاش و همت نياز است. همچنين بايد قدر و ارزش پولي را که پدر و مادرش به دست مي آورند بداند. نسل هاي گذشته تابستان را فرصت مغتنمي براي کارآموزي فرزندانشان مي دانستند. اين کارآموزي مي تواند در منزل اتفاق بيفتد. البته نظم آن رعايت شود و بهتر است کودک بابت اين کار دستمزد هم دريافت کند تا احساس بي حوصلگي و بي انگيزگي به او دست ندهد.

هنر ديدن و ثبت کردن لحظه ها
عکاسي هنرخوبي است و امروزه در اغلب خانه ها دوربين عکاسي پيدا مي شود؛ اگر در منزل دوربين عکاسي داريد، به فرزندتان طرز کار با آن را بياموزيد و او را تشويق به عکاسي از سوژه هاي مختلف کنيد. عکاسي کردن مي تواند به افزايش دقت و تمرکز و نيز گسترش دايره تفکر و ديد او نسبت به محيط اطراف کمک زيادي کند و با اين کار کودکتان لحظه هاي شاد و به يادماندني تعطيلات تابستاني را براي هميشه ثبت مي کند. البته در کنار آن مي توانيد هنرهاي ديگر را هم به او آموزش دهيد. همان هايي که گمان مي کنيد؛ روزي به کار او بيايند. بعضي هنرها را هم مي توانيد با همديگر ياد بگيريد. يک ماراتن ميان مادر و دختر يا پدر و پسر براي آموختن هنري جديد.

پرورش يک آشپز
فرزند شما چه پسر باشد چه دختر، لازم است آشپزي را ياد بگيرد. پس از او بخواهيد حداقل هفته اي يک بار يک وعده غذايي را تهيه کند. به او آموزش دهيد و يا از او بخواهيد که به کمک کتاب آشپزي بياموزد. آشپزي سالم را به او بياموزيد و به او ياد بدهيد با سالم ترين روش طبخ و با استفاده از سبزي ها وحبوبات غذاي مقوي و خوشمزه درست کند.

کتاب، يار مهربان
براي فرزندتان کتاب هاي مورد علاقه اش را تهيه و يا او را عضو کتابخانه عمومي محل کنيد. با کتاب خواندن اطلاعات و آگاهي او افزايش خواهد يافت و دامنه لغاتش بيشتر مي شود.

يادگيري يک زبان خارجي
يادگيري يک زبان خارجي را براي فرزندتان به نوعي آموزش اجباري تبديل نکنيد بلکه اين کار را يک تفريح برايش بدانيد. کافي است او نسبت به فوايد يادگيري يک زبان خارجي آگاهي پيدا کند. بدون شک علاقه او به مراتب بيشتر خواهد شد. اگر احساس کند اين يادگيري به نوعي تکرار همان درس هاي مدرسه است، ممکن است کمي مقاومت نشان دهد.

داستان نويسي
از فرزندتان بخواهيد هفته اي يک داستان کوتاه بنويسد. او را تشويق به انجام اين کار کنيد. مي توانيد به او سوژه بدهيد و بگوييد درباره اين اتفاق يا درباره آينده خودت يک داستان بنويس. او را وادار به فکر کردن کنيد. او را از نظر ذهني درگير در کنار هم قراردادن وقايع و اتفاقاتي کنيد که بايد با مهارت در کنار هم قرار گيرند تا داستاني را به وجود بياورند.

معاشرت هاي دوستانه و خانوادگي
يک اتفاق را بهانه معاشرت هاي دوستانه و خانوادگي کنيد. فرزندنتان را هم در اين معاشرت ها شريک کنيد. اجازه ندهيد پيوندهاي خويشاوندي، به بهانه بي حوصلگي ها کم رنگ شود. فرزندان شما در آينده به اين حمايت هاي خويشاوندي و دوستانه نياز پيدا خواهند کرد.

فراغت به وقت آمار!/70 دقيقه پاساژگردي 100 دقيقه پاي تلويزيون
نتايج يک مطالعه پژوهشي بين 575 دختر و پسر 15تا 29ساله ساکن در نقاط شهري، درباره نحوه گذران اوقات فراغت، نشان مي دهد که پايگاه اقتصادي- اجتماعي افراد در نوع گذران اوقات فراغت شان تاثير فراواني دارد. البته جنسيت شاخصه ديگري بود که نوع فراغت ها را تعيين مي کرد.

دختران به روابط دوستانه و فاميلي راغب ترند
براين اساس افرادي که پايگاه اقتصادي- اجتماعي بهتري داشته باشند، تمايلشان به استفاده از تلفن همراه و تخصيص بخشي از زمان فراغتشان به استفاده از اين وسيله و البته اينترنت افزايش مي يابد.

اما متقابلا گفت وگو با اعضاي خانواده، تعامل با اقوام، پياده روي و گوش کردن موسيقي در دختران و پسراني که پايگاه اقتصادي- اجتماعي پايين تري دارند، بيشتر است.

همچنين اين تحقيق گوياي اين امر است که پسران جوان تماشاي فيلم و DVD را ترجيح مي دهند و دختران جوان به تماشاي تلويزيون رغبت دارند در حالي که دختران صحبت و معاشرت با دوستان، خانواده و اقوام را ترجيح مي دهند، انتخاب پسران بازي و تفريح بوده است.

۷۰ دقيقه از وقت جوانان به پاساژگردي مي گذرد
اما ديگر تحقيقات هم در خصوص نحوه گذران اوقات فراغت توسط جوانان، نتايج مشابهي را نشان مي دهد. براي مثال پژوهش مرکز مطالعات راهبردي وزارت ورزش و جوانان که اين بار در تهران انجام شده، بيانگر آن است که هر جوان روزانه ۱۰۰ دقيقه از زمان خودش را صرف تماشاي برنامه‌هاي تلويزيوني مي‌کند، فيلم، سريال، برنامه هاي ورزشي و اخبار از جمله برنامه‌هايي است که جوانان از آن ها استقبال بيشتري مي‌کنند. اما اين تحقيق يک نتيجه جالب ديگر هم داشته و آن اينکه؛جوانان از رايانه بيشتر براي جست‌وجوي اينترنتي و بازي و سرگرمي استفاده مي‌کنند و ۷۴ دقيقه از زمان خود را در روز به رايانه اختصاص مي‌دهند. ضمن اينکه جوانان در روزهاي تابستان به طور متوسط ۷۰ دقيقه در روز صرف گردش در خيابان، مراکز خريد و ايستادن در سر کوچه‌ها مي‌کنند!

جوانان اوقات فراغت خودشان را به بطالت مي‌گذرانند
اما يک نظرسنجي تلفني توسط موسسه مطالعات همشهري از مردم تهران هم حکايت از آن دارد که 51 درصد از جامعه، براين باورند جوانان اوقات فراغت خودشان را به بطالت مي‌گذرانند، 24 درصد نيز براين گمان هستند که رفتن به کلاس‌هاي آموزشي بهترين راه براي غني سازي اوقات فراغت است.

زنان خانه دار؛ فراموش شدگان هميشگي در برنامه ريزي هاي اوقات فراغت
«تماشاي تلويزيون» بالاترين سهم را در غني سازي اوقات فراغت زنان خانه دار ايراني دارد. اين مطلب بنا بر يک تحقيق علمي اعلام شده است. حقيقت آن است که در سال هاي گذشته، کمتر سرمايه فرهنگي به سمت غني سازي فراغت هاي زنان، به خصوص زنان خانه دار سوق پيدا کرده است. آنچه انجام گرفته هم ذيل برنامه هاي کلي بوده که مشمول ديگر افراد است. شايد همين ها باعث شده، تا خانه داري به شغلي 24ساعته بدل شود. صديقه ايماني کارشناس ارشد جامعه شناسي با بيان اينکه، نبود بسترهاي فراغت و تفريح براي زنان خانه دار، مي تواند باعث بروز افسردگي در آن ها شود، به خبرنگار زندگي سلام مي گويد: متاسفانه جامعه براي زناني که سطح معيشتي متوسط و پايين دارند، بسترهاي فراغتي اندکي را فراهم کرده که همان ها هم اغلب با محدوديت هايي مواجه است. در نتيجه خانمي که قصد تفريح دارد، به واسطه اما و اگرهاي فراواني که با آن ها روبه رو است اعم از محدوديت زمان، شرايط نگهداري فرزند، هزينه ها و...، در نهايت از انجام آن تفريح سر باز مي زند و همين موضوع باعث مي شود تماشاي تلويزيون مهم ترين کار براي زمان فراغت او باشد. وي هشدار مي دهد: همين فراهم نشدن بسترهاي فراغتي باعث مي شود تا حتي زنان شاغل نيز به خود بقبولانند که کار آن ها، به نوعي تفريح شان محسوب مي شود و ساعت هاي بيشتري را به اين موضوع اختصاص دهند. در حقيقت نوعي عدم تعادل شکل بگيرد که بعدها آسيب هاي عميق و ماندگار آن در افراد جلوه گر مي شود و رفع آن ها کار ساده اي نخواهد بود.

مادران افسرده؛ يک نسل افسرده
به گفته اين جامعه شناس، مادران افسرده، فرزندان افسرده اي را پرورش مي دهند و تبعات بي توجهي به نياز يک قشر، مي تواند نسل هاي بعدي را دچار چالش کند. ايماني، بخشي از مسئوليت برنامه ريزي براي اوقات فراغت را بر عهده زنان و دختران مي داند و تاکيد مي کند: بانوان ايراني هم بايد خود بتوانند متناسب با نياز و سطح مالي خانواده، برنامه ريزي هاي خود را مديريت کنند.